به خاطر حرف مردم در جامعه کنونی درگذشته حق فرشته هایی به نام زن پایمال می شود

Posted on at


 


 


به راستی واقعیت تلخ ست که در جامعه ما حق و حقوق زنان هیچ گاه رعایت نشده بلکه زیر پا شده حتی از اطفال که خواسته ها و نیاز های نه چندان بزرگ بر اورده نشده زنی که پا به پای مرد درهر راهی برای ابنده خود پشتیبان همسرش است و در مزرعه کودکش با چادر به پشتش بسته با قدم های همسر ش قدم بر می دارد  و عرق می ریزاند با اینکه سنگینی کودکش را به دوش دارد ودرد شانه هایش را فرا گرفته ولی باز هم سکوت می کند و همسرشرا یاری می کند    در جامعه ما وقتی یک خانم باردار نوه ماه حمل طفلش را به دوش دارد و با هزاران امید وارزو برای اینده طفلش بر نامه ریزی می کند اما در اینجا اطرافیانش به چه فکر می کنند اطرافیانی مثل خوشو و ننو و شوهر و فامیل های شوهر طفل تو باید پسر باشد که پایه پدرش باشد اگر پسر باشد ما چنین می کنیم چنان زن مظلوم از شبی که درسر تخت به عنوان عروس نشسته است در گوشش از عمه تا خوشویش گفته می شود که یک پسر کاکول زری بیاری که سردار خانه و دست یارپدر شود اما زن با خود می گوید اگر طفل من دختر شود چه می کنید چرا یک بار هم شده نمی گوید یک فرشته ی یک دلسوز به نام دختر به دنیا بیاور چرا این کلمه هیچ گاه گفته نمی شود در جامعه ما حق دختر و پسر یکی ست پس چرا این همه تعبیض و ان دختر پا به دنیا می گذارد اما هیچ کس انقدر اندازی مادر خوشحال نیست حتی در بعضی مواقع پدر امادر بعضی مناطق کشور برای دختران حتی همان روسومی که حمام ده یا روز شش را میگیرند در افغانستان برایش گرفته نمی شود به راستی این اتفاقات تلخست و ان دختر از همه چیز محروم ست بخاطری که یک دختر ست برایش نمی زیبد در بعضی مناطق حتی مکتب نباید ببرود ورزش برایش عرفست فقط کارهای خانه و کارهای دست دوزی و خیاطی بهترین شغل برای انها انتخاب می شود بدون یک کلمه عتراض باید که قبول شود یعنی پایمال شدن حق و حقوقشان و همان گونه بار می ایند و اطفالشان هم به همان صورت راه شان را ادامه می دهد در بعضی مناطق دور افتاده کشور زنان کلنیک یا شفاخانه را ندیده اند و زایمانهایشان در خانه صورت میگیرد بدون هیچ گونه امکاناتی در بعضی مواقع این تعصباتشان منجر به از دست دادن مادر ها یا اطقالشان می شود با درمان کردن خانگی خود اما باز هم درس عبرت نگرفته و درمان خانگی خود ادامه میدهند درگذشته ها از تعصبات و رسم رواج ها و نادانی و جهل و حال هم اینگونه اتفاقات از روی نداشتن سواد کافی ونداشتن اطلاعات درست در مورد صحت و در مورد مکتب و کلینیک ها وغیره... در ده بالا اگر خانوادیی کمی روشنفکر تر باشند وکمی اگاهی در مورد مکتب و اینده اش و مفادش بداند و دخترانش را در این عرصه ها ازاد بماند ان خانواده محکوم می شود به بی غیرتی و مجبور است به خاطر طعنه های مردم و اطرافیانش و عزت و ابرویش از انجا کوچ کند یا دخترانش را که با علاقه و شوق و اینده درخشانشان را درمکتب و ورزش وکورس هایشان می بینند


به خاطر اطرافیان انها را و خواب و رویاهایشان را از بین برده و محروم سازد و کارهای خانه و دست دوزیها و قالی بافی یا در مزرعه کار کردن و یا میوه چیدن در باغ هامی شود همه زندگی انها و در سن کوچک شوهر خدای ان ها بایدباشد و همه چیزشان این و اقعیت های تلخ زندگی در اطراف افغانستان و در بعضی قسمت های کشور می باشد که حق حقوق دختران زیر پا می شود به خاطر حرف مردم


 


 



About the author

160