هزینه عشق واقعی

Posted on at


متن ذیل را که می خوانید، البته با تغیرات اندک باز نویسی از متنی است که قبلاً خوانده بودم، و درست نمیدانم که اصل آن توسط نویسندۀ ایرانی و یا افغانی صورت گرفته است؟ به هرحال از اینکه موضوع آن برای خود من بسیار دلچسپ بود، خواستم که با شما عزیزان نیز شریک سازم و فکر می کنم برای شما هم جالب و خواندنی خواهد بود

 


پسربچه ای یک ورق کاغذ به مادرش داد.

 

مادر که در حال آشپزی بود دستهایش را با حوله پاک کرد و نوشته را با صدای بلند خواند که پسرش از قرارذیل نوشته بود صورت حساب.

 

1 – کوتاه کردن چمن باغچه 5000

2- مراقبت از برادر کوچکم 2000

3- نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3000

4- بیرون بردن جنگلی 1000

که جمعاً بدهی شما به من میشه 12000 . 

 

 

 

مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرده، چند لحظه خاطرات گذشته را مرور و سپس قلم را برداشته و پشت ورق صورت حساب نوشت:

 

1-      بابت 9 ماه بارداری که دروجودم رشد کردی هیچ

2-      بابت تمام شبهای که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ

 

 

3-      بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ

4-      بابت غذا، نظافت و اسباب بازی هایت هیچ  

 

و اگر شما این همه را جمع بزنی خواهی دید که هزینه عشق واقعی من بتو هیچ است.

 

وقتیکه پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند، چشمانش پراز اشک شده درحالیکه به چشمان مادرش نگاه می کرد

 

گفت .... مادرجان دوستت دارم. آنگاه پسر قلم را برداشته و زیر صورت حساب نوشت که قبلاً بطور کلی پرداخت شده.

 

 

 

نتجه گیری اخلاقی:

 

قابل توجه اونهایکه فکرمیکنند مرورزمانه انها را برزگ کرده وحالا که هیکل به این بزرگی دارند، خدا را هم بنده نیستند. بعضی وقتها نیازاست به این موارد هم فکرکنیم به خصوص کسانیکه ازخانواده دورهستند شاید بهتردرک کنند، چون زمان به سرعت می گذرد و هرگز به عقب بر نمی گردد. وهر عمل و کاریکه بعد از فکر کردن در مورد آن صورت گیرد، اشتباه در آن کمتر صورت می گیرد.

 

 

 

 

نتجه گیری منطقی

 

جایکه احساسات پا میگذاره منطق کورمیشه.

 

مادرمتوجه نشدکه پسرش داره سرش کلاه میذاره.

 

جمع بدهی میشه 11000  نه 12000.

 

 




About the author

SayedmurtazaAman

Born in Takhar Afghanistan

Subscribe 0
160