مفهوم استعداد :استعداد فطری و طبعی در وجود هر انسان نهفته است و استعداد در صورت استفاد از آن بر ملا میگردد .

چون استعداد بخش از شخصیت انفرادی خواص بخصوص انسان ها می باشد آن انسانیکه در وقت آموزش درس ویا فعالیت های روزمره از خود یک خلاقیت را انجام می دهید و به سرعت آنرا به وجه احسن انجام می رساند دارائی استعداد عالی میباشد چون استعداد وابستگی به هوش و هواس انسان دارد و انسان را میتواند با مهارت و لایقت و استعداد آنرا نمایان کند نباید استعداد را با دانش لیاقت و مهارت خاص مطلق و منحصر ووابسته کنیم چون یکتعداد افراد دارای استعداد عالی اند ولی دانش کمتر دارند یعنی نمی توان سخن را  تنها به  استعداد عالی ختم کنیم زیرا بعضی عوامل موثر دیگر در استعداد دخیل است

 

.

مثل شرایط آموزش زمان یا شرایط اقتصادی زیرا زیربنا زندگی را تشکیل میدهد و این گونه شرایط موثر در ایجاد استعداد میباشد اقتصاد است که انسان را در هر عرصه و محور زندگی پشگام می سازد و می تواند خواست های مادی خود را بر آورد سازد وضع اقتصاد در تمام مراحل زندگی و تمام فکتور های حیات بشری وموثر بوده خصوصا در زندگی جوانان مستقیما اثر  دارد

.

در اینجاه است که جوانان مطیع و با استعداد همیشه در پهلوی تحصیل شان در اوقات فارغ به کار های رسمی و غیر رسمی می پردازند اما به شرط که در جامعه ما چنین شرایط مساعد باشد .

همچنان گفته میتوانیم که قدرت ها و مهارت با استعداد ها در تضاد نمی باشد و نبود است چون استعداد است که قدرت بدست میاید به صورت کل گفت میتوانیم که استعداد ها در تمام افراد و اشخاص متفاوت بوده که این تفاوت بشتر از هر چیز در کیفیت و کمیت مختلف دیده میشود

کیفیت استعداد عبارت از جهت مشخص نمودن مرام و اهداف می باشد و کیفیت نمایان میسازد که شخص در کدام فعالیت دارای استعداد است.

کمیت استعداد سطح استعداد را هویدا میسازد که کی دارای کدام استعداد است استعداد عالی استعداد متوسط و استعداد پاین و کمیت آنرا نمایان می سازد

بعضی ها استعداد را با وراثت ار تبط میدهند اما اینگونه نیست چون استعداد کاملا از والدین گرفته نمیشود و با تمام معنی خصلت طبعی را ندارد چون استعداد در طول زندگی از اثر فعالیت تشکیل میگردد تا زمانیکه کدام فعالیت در طول زندگی اجرا نگردد هویدا است که استعداد برملا نمی گردد.

استعداد در هر شخص به اینگونه است که هیچ شخص تنها به در س خواندن و آموختن علم استعداد آن نمایان نمیگرددبلکه استعداد ها متفاوت می باشد عده اگر به آموختن علم استعداد ندارند به کار های دیگر استعداد می داشت باشند اول استعداد را در وجود هر شخص دریافت نمایم و از آن در آن عرصه استفاد نمایم

.

استعداد ها بدون کدام فعالیت و خود بخود سر بیرون نکرده بلکه فعالیت تعلیم همه دست بدست همه داد سبب پیدایش و انکشاف استعداد میگرددو اگر بخواهیم استعداد یک شخص را ثابت و امتحان نمایم باید یک هدف تعین شده را پشنهاد کنیم.

مهمترین راه که میتوانیم استعداد را در هر شخص معلوم نمایم علاقه  و دلچسپی و آرزو در جریان فعالیت  کار در آن استعداد شخص هویدا میگردد و در جربان کار باید به دو نقط متوجه شویم یکی انکشاف کار از لحاظ کیفیت باید دیده شود که اجرا کنند کار به کدام درجه و کیفیت کار اجرانموده

سرعت عمل در اجرای کار در نظر گرفته شود که یک شخص به کدام درجه و صحت به انجام رسید است .

عمل را که اجرا کنندعمل انجام می دهد آیا به آن علاقه دارد و یا خیر

پس گفته میتوانیم که استعداد طبعی بود و استعداد باعث خلاقیت و نو آوری میگردد هنر تولید میگردد پس هنر زاده تخیل میباشد که هنر در جامعه توسط استعدادکه در وجودش است تولید میگردد .

نویسنده عبدالقهار کبیری