ای مرد مرا باور کن...

Posted on at


ای مرد مرا باور کن...


من زنم، مادر تو، کسی که از او زاده شدی و کسی که با شیر، عشق، محبت و ایثار های او اکنون، همچون شیر قوی و بزرگ شده ای. من زنم، خواهر تو، کسی که تو را از صمیم قلب دوست دارد و لباس هایت را می شوید یا برایت غذامی پزد. من زنم، همسر تو، کسی که در همه ی پستی ها و بلندی های زندگی همواره در کنارت بوده و خواهد ماند. کار ها و فداکاری هایی که زن می کند را باور کن هیچ موجود دیگری نمی تواند کند. آرامش و رنگی که یک زن به زندگی ات را میدهد را باور کن هیچ موجود دیگری نمی تواند به زندگی ات بدهد.


دل مردانه و مهربانت نمی گیرد مرا چون موجودی ضعیف می پنداری و برایم تعیین مرز میکنی، تصمیم می گیری، موقعیت های طلایی که در زندگی ام با تلاش های سختم به دست می آورم را با گفتن " نه" و ممانعتت نابود می کنی، مگر من صاحب خرد نیستم؟ یا در ذهنت می آید که من ناقص العقل هستم؟ یا غرور کاذبی که از بزرگ شدن بازو ها و جسمت گرفته ای وجودت را سرشار کرده و فراموش کردی کسی که بانی امروز توست، کی بوده؟ همان زن؟ شک داری ازقدرتمندبودنش؟ از خردش که تو را بزرگ کرده؟ شک داری؟



ای مرد، تو خوبی، تو مهربانی، تو باگذشتی و مَنِ زن را دوست داری. همانطور که زن به تو عشق می ورزد و تو را تحسین  می کند، نیاز اصلی زن به تحسین و تشویق های توست. همانگونه که او به تو حق بزرگ شدن داد و تو را بزرگ کرد، اکنون تو نیز عدالت را برقرار کن و پا روی وجدانت و برابری نگذار. حالا نوبت توست. بیا و تشویقش کن برای تحصیل، برای بودن و کار کردن در جامعه، برای ساختن زندگی و جامعه در کنار تو، نه در پشت سر تو. در کنارت، خودت هم قوی ترمی شوی. فرزندانت هم آگاه تر و با ذکاوت ترخواهند بود زیرا والدین شان، با سواد و با معرفت اند. همچنین، رفاه مالی و اقتصادی بیشتری خواهیم داشت در دنیایی که پول نقش عمده و بسیار مهمی را ایفا می کند. بیا مرد واقعی باش و بازو در بازوی هم، در مسیر زیبا و گذران زندگی، لبخند بر لبان، شاد و عاشقانه گام بر داریم.



افتخار می کنم به پدر قهرمان و روشن فکرم، عزیزالله محمدی، که مسیر زندگی ام را به طور کلی تغییر داد. مردی که سختی ها، پستی ها، بلندی ها و چالش های زندگی را به من آموزاند و از من، دختری شجاع، مستقل، سختکوش و موفق ساخت. دختری که در سن کم نوجوانی تا به حال موفقیت های زیاد و چشمگیری کسب کرده و اکنون در ایالت متحده ی آمریکا درس می خواند. افتخار می کنم به برادر دلسوز و دلاورم، جواد محمدی، که همیشه مرا در مسیر زندگی پشتیبانی و حمایت کامل کرده است. مامای عزیزم نعمت الله احمدی، که در سه سال نبود پدرم که در ایران ماند تا کار کند برایم مثل پدر واقعی نقش ایفا کرد، پشت من ایستاد و با تمام خطر ها و چالش هایی که در افغانستان برای یک زن وجود دارد حمایتم کرد.


این نوع مردان در کشور ما زیاد هستند. افتخارم به این نوع مردان سرافراز و روشن فکر است. فکر نکنیم همه ی مردان افغانی خالی از معرفت و منطق اند. آنها به مادیات زن سال ها ارزش داده اند ولی نه به روح و توانایی های او.


ای مرد، مرا باور کن... 



About the author

BaharaMohammadi

I am Bahara Mohammadi. I am a 10th grader at Wyoming Seminary College preparatory school in Pennsylvania, USA. I am from Kabul, Afghanistan but I had grown up in Iran with my family as refugees. In 2010, we moved to Afghanistan and I had studied my ninth and eighth grade…

Subscribe 0
160