محکومان بی گناه

Posted on at


   آیا انسانان معتاد مریض اند و هر کاری را که انجام میدهند را نمیفهمند یا نه مریض نیستند بخاطر خوش گذرانی این کار را انجام میدهند اگر واقعا مریض اند چرا همه چیزرا خوب میفهمند ولی رنج و درد خانواده خود را نمیفهمند و درک شان نمیکنند اگراین کارشان خوش گذرانی است فکر نمیکنم  خوش گذرانی آنها آنقدرمهم و  با ارزش باشد که خوشی دیگران را بگیرند وقتی آنها  پول ندارند که مواد مخدر را بخرند خود را به هر دری میزنند، ناراحت و عصبانی هستند که هر طوری که شده مواد را بدست آورند.چرا زمانیکه زن و بچه شان چیزی ندارد بخورد، ندارد بپوشد، ندارد وندارد و ندارد چرا حتی حسش نمیکنند، چرا اشک های جمع شده در چشمانشان را نمیبینند، چرا قلب یخ زده در تابستانشان را نمیبینند، چرا سکوت مرگ آرزو و رویا های شان را نمیبینند و چرا ...  . چرا جرم آنان را باید دیگر اعضای خانواده بکشند. خوب اگر این شعر درست است که: چو عضوی بدرد آورد روزگار     دیگر عضو هارا نماند بکار  این تنها برای خانواده شخص معتاد است و این شعر که: چو عضوی را بدرد آورد روزگار    دیگر عضو ها گویند به ما چه کارچرا برای انسانان معتاد است؟


میخواهم کمی از درد دل فرزندان وزن اشخاص معتاد بگویم : اگر یک نفر معتاد است پولی ندارد، شکلی ندارد، تمیزی هم که ندارد آیا خانواده او هم دلی ندارند چون پولی ندارد کسی اورا دوست ندارد چون شکلی ندارد کسی به او کار نمیدهد چون تمیزی ندارد همه از او متنفر اند وقتی یکی از اعضای خانواده این قسم باشد تمام اعضای خانواده این رنج را متحمل میشوند چرا میگذارید آنان بی پولی و تنهایی بکشند؟ مگر خانواده او چه گناهی دارند چرا باید تقاص کار کسی دیگر را آنها بپردازند.چرا برای یک دختر که پدر او معتاد است به خواستگاری نمیروید؟ چرا برای یک پسر که پدر آن معتاد است دختر تان را نمیدهید؟ چرا به یک پسر بچه که پدر آن معتاد است میگویید هی پسر تریاکی، هی پسر کریستالی، یا یا یا ... چرا واقعا این کارها را انجام میدهید؟ چرا زمینه خلاف را برای آنان مساعد میکنید. اگر واقعا آن دختر یا پسر پاک و خوب باشد آنقدر آنان را شما سر کوب و تحقیر میکنید و این تنها خودتان و خودتان هستید که زمینه گمراهی و رفتن به راه خلاف را مساعد میکنید در آخر خودتان را هم بی گناه میگیرید. آیا این گناه نیست؟


بعوض اینکه مویشان و گوش شان را یگیرید دست شان را بگیرید یا حد اقل این کار را نمیکنید زبان تان را بگیرید .وقتی آن بچه کوچک است پدر به او توجه ندارد، مادر از غم زیاد احوالی ندارد،خاهر و برادر هم که دلی ندارد.شما هم بجای اینکه دلداریش دهید او را پیش چند نفر کوچک و تحقیر میکنید او از همان کوچکی عقده یی میشود و عقده در دلش میماند همانطور که خودش بزرگ میشود آن عقده هم بزرگ میشود در آخر او معتاد، اختتاف گر و یا قاتل میشود. و هیچ رحمی در دلش برای هیچکس و هیچکس نمیماند، وقتی او معتاد، اختتاف گر یا قاتل یا یا یا میشود این از همان بچه گی آدم نبود. چرا خودتو آدم نبودی؟ چرا خودتو آدمیت را فراموش کرده بودی؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟



About the author

parisaahmadi

parisa was born in herat city she is interested sport

Subscribe 0
160