شب های به یاد ماندنی با آدم خوارهای آمریکا

Posted on at


این شب ها همه در آمریکا همه به فکر این هستند که چطور حال همدیگر را بگیرند و همدیگر را بترسانند. داخل مغازه ها که می شوم دور و برم به جز ماسک ها و لباس های مبدل ترسناک نمی بینم. تنها کلمه هالیون کافیست که موهای تنت سیخ شوند و شب ها حتی از رفتن به دستشویی بترسی. هالیون یک مراسم جالب آمریکایی است. در این ماه مردم لباس های عجیب و غریب می پوشند که همدیگر را بترسانند و به همدیگر بخندند. این شب هاست که آدم خوارهای آمریکا بیایند و پوستمان را بکنند.



بگذریم، من را هم هوای هالوین گرفته بود به خاطر همین قرار گذاشتیم که با دوستانم برویم کلبه وحشت. در مورد این کلبه نپرسید به خاطر اینکه پر از زامبی و قصاب و روح و جسد است (البته راستکی نیستند، مصنوعی اند). مردم آمریکا هم یک جورهایی مریض اند. پول می دهند که بروند در این کلبه ها خودشان را بترسانند. (تا حالا چیزی به اسم مرض خود ترسی شنیدید؟ خوب حالا میشنوید. اصلا به خاطر همین است که دارید این بلاگ را می خوانید.) امشب وقتی در این کلبه وارد شدم به دوستانم که داشتند از ترس و لرز می مردند گفتم: "تا من را دارید، غم ندارید! من خودم زامبی خوارم"  ولی اوضاع بعد از وارد شدن به کلبه وحشت تغییر کرد. صادقانه بگویم من اصلا نترسیده بودم فقط چند بار جیغ زدم دو بار فرار کردم و سه بار بغل یکی از دوستان دیگرم پریدم. فقط همین!



این شب ها هوس این را کردم که در راهراهای مکتب قایم شوم و یکی از استاد ها را بترسانم اگر هم کسی چیزی گفت یا شکایتی کرد. بگویم: "شمایید که هالوین را اختراع کردید. من که از افغانستانم ازاین چیزها خبر نداشتم." بعضی وقت ها چقدر لذت بخش است  تقصیر شیطنت هایت را روی دوش آدم ها دیگر بیندازی. هالیون من عاشقتم!!!!!!!!!!!!!!!!




About the author

FatimaHaidari

Fatima Hadari is an Afghan student now studing at the St. Timothy's School in Maryland, USA. She loves writing because it allows her to express her feelings freely. When she was 12, she started blogging in Farsi. Now she writes for Afghan Women Writing Project, Film Annex, and Women's Annex.…

Subscribe 0
160