نظم و ترتیب از کجا بیاموزیم؟

Posted on at


 


این یک گرایش در حقیقت از سه گرایش اصلی این نوع شخصیت بودو از رابط فرد با محیط و نظم دوران کودکی سرچشمه می گیرد.


معولا چه این گرایش و چه گرایش های دیگر های دیگر در نزد فرزند منحصر به فرد شدیدا جذب شده و به عبارت دیگر این فرد سهولت دچار ثبوت شرطی می شود پیدایش و تکوین این گرایش چون گرایش های دیگر از تداخل محیط خارجی و استعداد خارجی و استعداد درونی سرچشمه می گیرد


.


این نظم هم در افق رابط فرد بازمان و هم در افق رابط فرد با مکان ملاحظ می شود در این زمان رابط فرد با محیط هم سان میباشد فرد با زمان ملاحظ میگردد در رابط با زمان فرد با زمان پابند و نظم و ترتیب میباشد تمام چیزهای و کار های را طبقه بندی می کند دسته بندی نمودن و ترتیب نمودن و یکسان ساختن در جای قرار دادن آن بطور دقیق و درست از خصلت انسان ها میباشد .


اگر ملاحظ کنید و در جای خاصی قرار نگیرد شدیدا ناراحت می شود فردی که شدیدا از این گرایش برخوردار نیست وی هر گز با قول خود ایستاد گی نمی کند چنین شخص همیشه در دو راهی قرار میگیرد و هیچ گاهی در مورد مهم تصمیم درست گرفت نمینوانند.


در حقیقت بنا اول انسان سازی از دوران کودکی با ساز و همنواز خانوادگی صورت میگیرد و بعدا به جامعه پاه میگذارد و در این جاه است که انسان با محیط آشنا میشود و در محیط میتواند بسیار مطالب را بیاموزد و همیشه کوشش می نماید که جستجو را از محیط بیاموزد.



مثلا یک شخص در 5 ساعت قرار ملاقات دارد او یک ساعت پیش میرود وی هر گز به قول شکنی را دوست نمی دارد و به عهد خود وفا می نماید و از جانب مقابل همه خواستار چنین عمل را دارد و کوشش می نماید که کدام عهد شکنی را در پی نداشت باشد.


ما از محیط یاد آور شدیم پس میط همیشه تاثیرات خود را دارد مکتب مسجد کوچه بازار همه این ها از مسله مهم زندگی است که فرد نظم و انظبات را از آن جاه میاموزد رفتار و کردارمردم را میاموزد و از آنها تقلید میکند پس این محیط است با داشتن فرهنگ بهتر راه روش را در پی دارد.


شاید این شعر حافظ در این کلمه صدق کند


دولت   آنست  که  بی خون دل آید  بکنار


ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست


پس هنر را نیز از همین جاه میاموزد و به مقام میرسد شاید عده این کار را بکنند و از کار های نادرست اجتناب نمایند اما هستند کسانانی که از اعمال نا درست بشتر لذت برد و زشتی را دنبال بکنند که حتا در نظر جامعه بد میخورند


.


برای نابود کردن برنامه ها که جامعه را به سوی ترقی سوق میدهد سازش مینمایند پس وظیفه هر فرد است که تا حد و اندازه خود این گونه اشخاص را برای خوب رهنمای کند تا باشد راه بهتر را دنبال نمایند و به خود و کشور خویش کمک و همکاری نمایند.


ترقی و تعالی باعث افتخار در جامعه گرددید و هرفرد میتواند یک زندگی مرفوع را پشت سر بگذاراند ونظم و انظبات را پیش خود گردداند.


نویسنده عبدالقهار کبی



About the author

160