یک روزی استاده درصنف مسابفه ای انجام داده ظرفی اب یک توته صابون ویک قوطی جوهرخود نویس اورد بچه ها را به صف کرد ومسابقه شروع شد قرار بود هریک از بچه ها دست خود را که قبلا جوهری شد بود بدون کمک کسی وبدون کمک
دست دیگر با اب وصابون پاک کند به این صورت که راست دست ها باید دست راست خود را جوهری کرده وبا همان دست جوهر را با اب وصابون پاک می کردند وچپ دست ها به همین ترتیب برای هر کس زمان گرفته می شود ودر پایان هر کس که زمان
کم تری صرف کرد بود ودستش را نیز پاک تر شسته بود برند اعلام می شد مسابقه خلاص وبرند مشخص شد اما هنوز مقداری جوهربین انگشتان دست فرد برنده باقی مانده بودوبه طورکامل پاک نشد بوداستاده که نفراخرراکه زمان بیشتری صرف کرده
ودستش کمترپاک شد بود اورد واین بار اجازه داد تا ازهردودست خود برای پاک کردن جوهر خود نویس استفاده کند زمان گرفتند ودیدند در زمانی بسیارکم ترازنفراول دست خود را کاملا پاک نمودوهیچ اثری ازجوهر برروی دستش نماند معلم
بچه ها را جمع کرد وبه ان ها گفت دیدید ما همه مثل ان دست هستیم اگرروزی همه ی عزم خود را جزم کنیم که درون خود را پاک کرده وشستشو دهیم بازهم جاهایی باقی می ماند که دستان ما به ان نخواهد رسید اما اگریک دوست خوب وصادق مثل ان دستمان وجود داشته باشد خیلی راحت تروبهتر می توانیم خودرا اصلاح کنیم