آرزوی من این است که معلومات و آگاهی خانواده ها را نسبت به اهمیت تربیت فرزندان بالا ببریم، به این معنی که خانواده ها فقط به فکر ازدیاد نسل نباشند بلکه به فکر ( تامین سلامت تربیتی، اخلاقی و جنسی فرزندان خویش باشند، به عواطف یا احساسات فرزندان خویش توجه نمایند).همچنان والدین باید بدانند که تربیت سالم فرزندان موجب سلامتی خانواده و بلاخره باعث سلامتی جامعه نیز میگردد.
اگر قرار باشد که ما واقعا در فکر تربیت فرزند خویش باشیم و به صورت جدی و با احساس مسوولیت بخواهیم که فرزندان سالم و صالح تربیه نموده، از این طریق میتوانیم هم به نسل خود و هم به جامعه خدمت شایانی کرده باشیم باید. همه بدانیم که تامین سلامت فرزندان "درکل" از تمام امور زنده گی مهم تر، حساس تر، مشکل تر، و سنگین تر میباشد.
اگر والدین از روش های درست تربیتی آگاه باشند، با تجربه و تمرین تدریجی، مهارت کودک داری و پرورش درست آن، در جامعه افزایش میابد. خانواده اولین محیطی است که کودکان در آن پرورش میابند و تربیت میشوند. پدر و مادر دو تکیه گاه مستحکم یا دو سرمشق برای کودکان و نو جوانان هستند.
خشونت ها و اختلافها، در گیری های والدین به خصوص اگر در حضور کودکان باشد. آرامش و اهمیت خاطرهای شان را بر هم میزند اعتماد آن ها را نسبت به پدر و مادر کم میکند و به سلامت روانی شان آسیب میرساند. پس از این رو به بعد درگیری های والدین پیش روی فرزندان جدا خود داری گردد.
نگارنده مریم (اکبری)