باران عشق و یا سیاهی

Posted on at


هوای گرم و ملایم هر روز بهار و تابستان در گذشت و ابرهای غمگین پر از اشک در سقف آسمان نشسته و بر زمین میبارند ، بارانی که برای هر کس معنایی دارد . معنای باران چه زیباست ! زیبا تر از آنچه در تصورمان میباشد " وای خدای من ، با چکمه های سیاه و بالاپوش سیاه و عینک مارک دار و چتر به دست در خیابان های بالای شهر قدم میزنم "


تا کجا لذت باران را دیده اید ؟


دهقانی که بدنبال یک سطل آب به هر سو سرگردان است دیگر در گوشه ای نشسته و از تماشای آبیاری زمینش لذت میبرد


اما


در خانه ای آرامش کوچکشان نیز بر هم خورده است ، آنها هر لحظه در خیال ویرانی کلبهء گلی خود اَند ، حتی باران را نمیبینند ، چون اشک و گریهء آنها فراتر از باران است ، فراتر از خیال یک پسر جوان بالا شهری که هزینهء یک ماه تیل موترش خرج سالانهء اشخاص ویرانه نشین است


امروز صدای باران برای طفلمان لالائیست ، اما برای طفلی هم وحشتناکترین صدا همین صداست . آیا این چنین است مسلمانی ما ؟ که زندگی کودک زیبایی را در زیر چکمه های براق خود له کرده و منتظر بارانی دیگر مانده و بی خبر از هر چیز خود را خوشبخت ترین شخص جهان محسوب بداریم


 باید کمی هم به آن باران زیبا اجازه دهیم ما را لمس کند





About the author

Omiddorani

I graduated from English institute

Subscribe 0
160