زمانی مدیران و رهبران سازمانها نقدینگی و اعتبار مالی سازمان خود را بزرگترین ثروت خود می دانستند و گمان می کردند با داشتن آنها در هر دروازه ای در بازار کسب و کار بر روی آنها باز است. البته خیلی هم اشتباه فکر نمی کردند. هنوز هم اوضاع همین است. اما در روزگار اخیر یک دارائی فوق العاده مهم در سازمانها پدید آمده و مورد توجه قرار گرفته است. حتی خیلیها مثل پیتر دراکر آن را بزرگترین سرمایه سازمان می دانند.
سرمایه یا منابع انسانی سازمان اکنون مهمترین دارائی یک سازمان است. بدون نیروهای متخصص، متعهد و توانمند شما هر چه هم ثروتمند باشید کاری از پیش نخواهید برد. این آدمهای سازمان شما هستند که خلق می کنند، به پیش می برند و برند شما را شکل می دهند. اما این همه داستان نیست. آدمها ذاتا توانمندی این همه کار را ندارند. آنها باید توانمند باشند. این توانمندی ترکیبی از هوشمندی، آگاهی و مهارت است.
هوشمندی ذاتی است. شما با آن به دنیا می آیید. اما باید کشف شود. ما هوشمندیهای متعددی داریم که باعث می شود کارهای خاصی را دائم درست انجام دهیم. کافیست هوشمندی مورد نیاز را کشف کنیم
آگاهی به واسطه تحصیل و مطالعه به دست می آید و لذا اکتسابی است
مهارت همان تجربه است که در طول زمان حاصل می شود و این هم اکتسابی است
رهبران سازمانها باید افرادی با هوشمندی مورد نیاز برای کار خودشان را کشف کنند، این هوشمندی را نمایان کنند و با تزریق آگاهی و جولان دادن به مهارت در مجموع توانمندی افراد را بارور سازند. رهبران باغبان سازمانهای خودشان هستند. در این فیلم پورنگ نجفی از دانشجویان برجسته ام بی ای تلاش می کند این مفهوم را بیشتر توضیح دهد