بدون شک سا لهای نوجوانی یکی از مهمترین وحساس ترین دوران زنده گی انسان به حساب می آید دورانی که به دوران اصطراب وتنش معروف است وشخصیت هر فرد پایه ریزی شده دوران کودکی بهتر و عیان تر شکل می گیرد وبروزمی کند .امروزه به اثبات رسیده است که نوجوانان علاو بر مراقبت های ویژه ی جسمانی به پرورش عاطفی روانی ؛اجتماعی وغیره ...... وبه عنوان عوامل پایه ای واساس نیازمند میباشند واحتیاج به کمک راهنمایی وهدایت علمی و آگاهانه موثر دارند .افت تحصیلی نیز یکی از مو ضوعاتی است که ممکن بعضی نوجوانان دانش آموزدرطول سالهای تحصیلی خود با آن دست پنجه نرم کنند.گاهی اوقات افت تحصیلی از عوامل درونی نشات می گیرد و گاهی نیز عوامل محیطی دارد مانند مشکلات اقتصادی ،بیماری،تدریس بد،وابستگی به کمک های آموزش خارج از مکتب ،سرخوردگی های اجتماعی وخانواده گی وغیر...... هر کدام این عوامل در افت تحصیلی دانش آموز نقش بسزای دارند.
با ید.دانست که عوامل متعددی برنگرش نوجوانان از خود و خانواده ی خود موثر است .از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی واجتماعی وفرهنگی حاکم برخانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد وتحصیلات خانواده داردشخص با سواد امکان سلامت اقتصادی وتصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسان نسبت به خود وفکروفرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد.سواد وتحصیلات ازدیگاه اقتصادی افرادرابه سوی رشدو توسعه وخلاقیت وهماهنگ با اجتماعی و کشور هدایت می کننداز دیگاه تخصصی ،جامعه راموفق می سازد افراد بزرگسالها به عنوان عوامل اساس تولید حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می با شد مشخص می شوند با توجه به آمار موجود گسترش سواد کاهش رشد جمعیت وهمچنین توسعه اقتصادی واجتماعی وپیشرفت دانش آموز را تسهیل نموده است تنها جوامعی می توانند مشکلات خود در زمینه های تعذیه؛مسکن ،پوشاک،بهداشت وآموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد بر خوردار باشند بی سوادی نه تنها پدیده ای قابل تاسف است بلکه علامتی است در کنار علایم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می با شد ومنجربه عقب مانده گی می شود این عقب مانده گی درتعلیم وتربیت خود معلول شالوده های نا متناسب واجتماعی است ورابطه مستقیم با فقر عمومی وکمبودوسایل کافی به ویژه نداشتن معلم ومکتب است تاثیرعمیقی که اقتصاد پایین بر روی افراد خانواده وجامعه میگذارد،موجب بی نظمی وآشفتگی روانی می گردد البته این آشفتگی روانی رادرطبقات مختلف جامعه می توان دید ترک تحصیل دانش آموزان باوضعیت اقتصادی جامعه وخانواده در ارتباط می باشد عوامل چون پایین بودن درآمد مسکن نامناسب عدم سر پرستی وحضور پدرومادر درخانواده کثرت فرزندان وطبقه پایین شغلی والدین برترک تحصیل فرزندان تاثیر دارد پس مسلم است که کیفیت آموزش وتربیت در رشد جسمانی وقوای دفاع دانش آموزان در خانواده های باسطح پایین اقتصادی وفرهنگی جامعه خانواده اثرات مستقیمی برعدم پیشرفت فرزندان به جای می گذارد وقتی فقر درخانواده ای باشد امکان بروزمشکلاتی در رفتار جوانان من جمله دانش آموزان وجود خواهد داشت (علی علیه اسلام)درباره فقر می فرماید فقر باعث نقصان دین سراسیمگی وبرانگیختگی .وخشم می شودوبیکاری جوانان رابه جانب برخی از بزهکاری های می کشاند البته اسلام زمینه اجتماعی را برای تعادل اقتصادی یجاد می کند وبرولیان امور فرض می داند که مبادافقر آنان را به انحراف بکشاند پس معلوم می شود که مهمترین عامل برای رهایی دانش آموزان از تحصیل فقر اقتصادی است.
