مینوسم با شوق مینوسم با محبت مینوسم با عشق مینوسم وبا تمام انگشتاتم مینوسم مینوسم ولذت می برم چون نوشتن عشق من است زندگی من است کار من شور ونشاط من است . من با نوشتن زنده میشوم روحم با نوشتن اشیاق میگیرد . با تمام وجودم مینوسم با تمام غطلات وبا تمام رگ ها و مویرگهای وجودم که از مغز شروع شده و نمی دانم که چقدر است ولی همنقدر میدانمبی نهایت است لایتنایی است از اعماق وجودم مینوسم از راز های لهنفته قلبم مینوسم از جای جای وجودم مینوسم مینوسم تابر همه بشتر بگویم من عاشقم
من عاشق هستم عاشق بوی خدا عاشق روح خدا عاشق سرخدا عاشق تنهایی خدا و عاشق دیدار خدا هستم .
هستی ام را تنها با وجود او حس می کنم یاد می کنم
میخوام بگم کدای خدای بزرگ منو حلال کن حلال کن بخاطری که از وجود توبی خبر بودم حلال که ازتو با خبرم عاشقتم چون میدونم
عاشق بندهاتی پس منم عاشقتم حال مهم اینجاست که چه هاله ای دور خود شون می بندد هاله ای از راستی و محبت عاشق توام خدای مهربون