وقتی به آسمان بی پایان نگاه می کنم
تا از سرنوشت غم انگیز زندگی مطلع شوم
دو ستاره چشمک زنان مرا به یاد عظمت وجود تو می اندازد
چه قدر درد ناک است وقتی کسی را از صمیم قلب دوست داشته باشی وبه او نرسی
به راستی باید در انتظار روزهای نشست که حسرت به نگاه در دل بماند
همشیه جای خالی اطلس های نگاهت را در گوشه قلبم احساس می کنم نبودنت بودن را معنی می کند
امید به دیدارت چشم دل را به روی حقیقت عشق می کشد به سویت
آمده ام با پای خسته با دستهای برهنه
آمده ام سهمم را انتظارهای تو بگیرم و دلم را از نگاهت سیراب سازم
آمده ام نشانی تنهایی ام را به تو به هم واز تو بخواهم به سراغ نیمه شبهایم بیایی
نویسنده : ستایش عظیمی