تا به کی بر سر دوراهی

Posted on at


.

چه بد شده روزگار و چه بدتر شده زندگی بر سر دوراهی که قدرت و توانی مقاومت و رفتن از ما گرفته باشند احساسات موجوده ما دچار و گرفتار طوفان و گرد بادهای توانمند و معمول جهان و دنیا امروز شده سرزمین کهن ما با اندیشه و نظراتی و اداب و رسوم قومی و مذهبی از یک طرف و از طرف دیگر مواجه شدن با اندیشه و ایده های جهان شمول دنیا امروزی گرفتار و بر سر دوراهی نا پیدا و پر از سوءظن قرار گرفته احساسات اکثریت ما حاوی و نتیجه عقده ها و امیال و آرزوهای سر کوفته شده است که در گذر زمان دیده ایم و آن که محبت و همبستگی کم دیده محبت وتحمل پذیری و همبستگی کم تری دارد و حال که ما گرفتار دل های بی رحم و مافیایی در داخل و امواج سیل آسای بیرونی قرار گرفته ایم راه و چاره چه است دست به دست نهاده و تماشاگر باشیم و مهر سکوت وخاموشی بر لب ها بزنیم و یا فریاد بر آوریم . دل میگه بر پایه معتقدات سنتی خویش استوار و ثابت بمانیم و احساس میگه مجبوریم شرایط و ایده های جدید را بپذیریم و مدارا کنیم و از آن استفاده بهینه کنیم شاید این حرف ها و سخن های من شباهت به هزیان گفتن داشته باشد ترسم بر داشته بر حال خودم دقت می کنم دلم برایم می سوزد آرامش سنگین و با وقار که داشتم در موج های ناپایدار و تلخی ها و بیزاری های روزگارگذشته بر ما گرفتار است و با گام های آرام و اندیشه پر شور وعمیق در مقابل این سیلاب ها و طوفان ها عجولانه تصمیم نگریم و با دریافت نتایج مثبت این پدیده های جدید با صبوری و تحمل پذیری و برداشت های معقول از آن ها راه خروجی پر از شکوفای و ترقی را بر گزینم.

من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست

توهم زرویی کرامت چنان بخوان که تو دانی

خدایا ما را زاین غربت و بیگانگی زنده گی با جهان امروز به سلامتی نجات بده تا به کی چشم به راه و گوش به صدای بسپاریم و سر به درون خویش برده و منتظر بمانیم تا چه وقت و تا به کی در خیالات و اندیشه های ناپیدا و در خود فرورفته و غرق شده روز گار را بگذرانیم اسلام هم دین نعمات مادی و بهشت است و هم دین دنیا و آخرت و همیشه خیر دنیا و آخرت را برای انسان ها می خواهد گاهی از درد و فقر و محتاجی به خود می پیچیم و گاهی از فساد دامنگیر و تباهی و لحظاتی از مجبوریت ها و نیازمندی ها.  



160