درد ها فراموش میشوند اما همدرد ها هرگز...

Posted on at


 هنگامی که دردی داری تنها مرحم برای دردت یک همدرد است و بس.


همدردی توان کشیدن میخواهد توان کشیدن درد را با خود نه، که آن را کشیده کشیده رها کنی، مثل اینست: که آب را با دهلی بزرگ و با یک تناب پوسیده و کهنه که توان بالا کشیدن دهل به آن بزرگی را ندارد، از چاه بخواهی آب را بالا بیاوری بعد ازتلاش فراوان که دهل در چاه نیفتد دهل را از چاه بالا بکشی و زمانی که میخواهی دهل را از چاه بیرون کنی، ناگهان تناب پاره شده و دهل دوباره در چاه بیفتد، منظورم از این مثال اینست که باید درد ها را هم مانند راز ها نگهداری کنیم و سر خود آن را به دیگران فاش نکنیم.


زمانی که دوستت دردی دارد نباید شانه خالی کنی بلکه باید مثل یک کوه پشت سرش باشی و مثل یک سپر در محاقظش باشی و این درد ها هر قدر سخت هم باشند میتواند فراموش کند اما تنها موردی که غیر قابل فراموش است همدردی ماست که روزی مانند یک کوه پشت سرش بودیم که توانسته درد هایی که مانند دشت بوده تحمل کند یعنی در سایه همان کوه دردشت نشسته.ما نباید اعتماد کسی که با ما همدردی کرده را زیر پا کنیم چون اعتماد مانند کاغذه وقتی که مچاله شد هر قدر صاف کنی مثل اولش نمیشه


و شیرینیه این وفاداری کردن اینست اگر روزی فرارسد  که تو دردی  داشته باشی خاطرت جمع است که کسی هست همرایش دردت را شریک کنی و مثل یک سایه همرایت است، مثل یک کوه پشتت است، مثل یک سپر محافظت است و نمیگذارد اگر بار دردها روی شانه هایت سنگینی کرد بقیهء راهت را بجای قدم زدن سینه خز کرده حرکت کنی.



About the author

parisaahmadi

parisa was born in herat city she is interested sport

Subscribe 0
160