وطندارم بیا بشنو ندایم
ندای همدلی را با نوایم
منم آهنگ و آوازم تو هستی
که با تو گل کند هر دم صدایم
بس است دیگر سیاهی ها و ماتم بیا تا هم دیگر را باز یابیم
بس است دیگر آن غصه و غم
وطندارم بیا تا شاد باشیم
زجور کینه ها آزاد باشیم
تو با خشتی و من با خشت دیگر
بسازیم این وطن آباد باشیم
من و تو گر بظاهر نرم و سختیم همانا میوه پیوند بختیم
ترا رنگ و مرا است بوی دیگر
و لاکن هر دو شاخ یک درختیم
وطندارم بیا میهن بسازیم
فضای ملک مان روشن بسازیم
اگر دست عدو ویران گری کرد
بیا ویرانه ها گلشن بسازیم وطندارم بده دست صفایت
که من امید وارم بر وفایت من و تو نور و خورشید و گل هستیم
چه زیبا گر بتابد جلوه هایت
نفاق ما نفاق خویشتن نیست
نفاق گفتگوی تو و من نیست
نفاق ما نفاق اجنبی است
وگر نه مردم ما بی ثمن نیست وطندارم بیا ترک ستم کن
ز تبعیضات قومی قصه کم کن
نه من بالاترم نه هم تو پایین
ز خوف روز محشر دیده نم کن
"بلقیس بخاری"