خشونت علیه زن

Posted on at


افغانستان یک کشور کوهستانی و محاط به خشکه بوده در بطن خود اقوام مختلف را نیز پرورش نموده که دارای فرهنگ و کلتور مختلف از قرون وسطی الی قرن بیست ویک میباشد. یک عده ازاین مردم نتوانستن که در طی قرون متمادی خود را از فرهنگ های ضیف و ناپسند را ها سازند و یک عده که پابند فرهنگ ها ناپسند و ضیف باقی ماندن نتوانستن در عرصه زندگی خویش تغیر وارد سازند به چند علت .

1 : در عرصه سواد نتوانستن رشد نمایند

2 : در عرصه اقتصادی هنوز پایبند اقتصاد قرنی ها گذشته که نیاکان شان بودن به ادمه آن در حرکت اند .

3 : عرصه فرهنگی درحالی که جهان چنان پیشرفت نموده که در قرن بیست یک جستجوهای علمی بر علاوه روی زمین در زیرزمین زیر ابهار و در سیارات نیز به سرعت پیش میرود نتوانستند خود را عیار سازند

4 : در عرصه اجتماعی چون روابت افغانها در قرن ها متمادی بادیگر جوامع بشری هنوز به طرز کمون اولیه فیودالی ونیمه سرمایه داری با کمترین تغیر با داشتن تاریخ پنج هزار ساله در روی زمین به یک جغرافیای مشخص اگر با دقت نظر اندازیم افغانستان در سال1946توانسته که عضویت جامعه ملل متحد را در سطح بین المللی کسب نماید اما از آن تاریخ تا کنون تغیر که سایر ملل نصیب شان شده نتوانسته بدست آورد چراکه دولت مندانی که در این خطه حکومت کردن فقط جامعه پدر سالاری و مرد سالاری را نظر به غرور بی جا و عدم آگاهی از جامعه بشری به حیث یک جامعه عقب مانده تاکنون نتوانستن سر پای خود بایستند حالا که اندک آزادی و یا نامی از دموکراسی به آنها تبلیغ گردیده غرور شان اجازه نمیدهد که برای نیمه پیکر جامعه که تشکیل میدهند حق و حقوق مساوی به زن بدهند لحاظا زن اگر در این جامعه بخواهد برابر به مرد حق و حقوقی داشته باشد و اگر مردهای بی سواد و بیکار و با در آمد کم به زن خودش حق و حقوقی و یا آزادی کار بدهند دیده میشود که استعداد زنها از مردها بیشتر است خصوصا در ممالکی که زیادتر تابع فرهنگ پدر سالاری اند. به همین علت همیشه بین زن و مرد این گونه جوامع برخورد های فزیکی وجود دارد که به خوشونت میگراید وزن بیچاره چون تحت استسمار مرد قرار دارد اگر در حانواده ای پدری خود است نیز از آزادی برخوردار نیست و اگر در خانواده شوهر میباشد نیز تحت نفوذ سیطره آن قرار میگیرد با اندک زنانی که در این قسم جوامع اندکی آزادی دارند یا اندکی آزادی برای شان داده میشود آن هم از دست بعضی حلقات کهنه گران   و باطرز زندگی هزار سال قبل میخواهند زن را به آن شیوه ها نگهدارند که امکان ندارد که زن در قرن بیست یک موقیف خود را در جامعه بشری داشته به مبارزه خود بخاطر بدست آوردن حقوق فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی خود ادامه میدهد تعدادی از زن ها دیده شده که با ناملایمی های اجتماعی نمیتوانند تحمل نمایند دست به خود سوزی ها  فرار ازخانه قتل شوهر و سایر خوشونت ها از اثر خوشونت که از طرف فامیل هابالای شان صورت میگیرد میزنند که خوشبختانه یک تعداد از مردان و زنان مبارز با کمک نهادهای اجتماعی و رسانه های تصویری ، صوتی غرض این که زن در جامعه چی موقیف دارد به آنها تبلیق میشود وذهن آنها روشن شده تا حقوق خود را بشناسند و برای بدست اوردن آن کوشش کنند زنانی که مردانه وار مبارزه میکنند حالا دانسته اند که حق داده نمیشود بلکه حق گرفته میشود .حالا زنان افغانستان در تمام عرصه های زندگی عملا حصه دارند از کارگر عادی الی وکیل ،وزیر، قاضی څارنوالی ،  معلم ،پولیس ،افسر ، کارمند امنیت ، دریور ، دوکاندار، تاجر و الی وکیل گذر ، داکتر ودانشمند همه وهمه راه داریم وقت و زمان به کار است ومبارزه دوامدار تا قشر زن روزی بشود که جا ی مرد ها را در اکثرعرفه ها در مسایل فرهنگی اجتماعی اقتصادی بگیرند آن وقت مردهای باید برخیزند تا خود را به کاروان پیشرفت زنان برسانند



About the author

elhamasarwari

she is in eleventh class in amir ali shar navai high school .she is 16 years old and she is also a blogger in filmannex .

Subscribe 0
160