نوجوانی دوره تشکیل هویت, بخش نخست

Posted on at


در دوره نوجوانی انسان چشم هایش را بسوی جهان واقعی میگشاید و از دوره دراز کودکی که تقریبا در همه موارد نیازمند یاری و دست گیری خانواده است بدر می آید. در این دوره فرد آهسته آهسته به طرف استقلال فکری و تشیل هویت مستقل برای خود میرود. زمینه و تجربه های دوران کودکی که بیشتر در چارچوب خانواده شکل میگیرد نقش بسیار مهم برای فرد داشته و از بنیاد های اساسی نوجوان برای تشکیل و ساخت هویت جدیدش میباشد.



در این دوره نوجوان ها گاهی خلاف توقع بزرگتر های خانواده و محیط اطراف گام بر میدارند و به دنبال پیدا کردن جایگاه و هویت خود در محیط انسانی اند. دیگران باید با درک درست و روشن از این دوره با دستگیری و رهنمایی های پسندیده تلاش در جهت نشان داده مسیر درست و واقعیت های زندگی کنند, برای نوجوان ها فرصت دهند تا واقعیت ها زندگی را خود دریابند, با آنها آشنا شوند و آنها را درک کنند. این آنها را قادر میسازد تا بصورت سنجیده شده تری در مسیر زندگی گام بردارند.



من کی هستم؟ این پرسش میتواند بارها در ذهن یک نوجوان تکرار شود. 


کنجکاوی یکی از ویژگی های دوران نوجوانی است و آنها تلاش میکنند که در مورد های زیادی آگاهی یابند و بصورت هرچه بیشتر محیط اطراف خود را بشناسند. خانواده ها, بویژه پدر و مادرها باید با رعایت کامل شرایط نوجوان, تلاش در همراهی او در این برهه حساس کنند. زندگی واقعیت های تلخ و شیرین زیادی دارد, که آگاهی نسبت به آنها انسان را واقع بین تر و آگاه تر در گزینش مسیر زندگی و تصمیم گیری های آن میکند. پدر و مادرها نیز با دانستن این نکته باید تلاش در شناساندن چهره واقعی زندگی به فرزندانشان کنند تا آنها نیز با درنظرداشت همه واقعیت های زندگی خود را دریابند و هویت خود را بر اساس این آگاهی شگرف تشکیل دهند. در غیر اینصورت نوجوان ها خود به دنبال غریزه کنجکاوی خود خواهند رفت و بسیار روی میدهد که مسیرهای ناپسند زندگی آنها را به دنبال خود بکشاند.



در دوره کودکی, کودک بسیار متاثر از خانواده بویژه پدر و مادر خود است, در حالیکه در دوره نوجوانی درهای تازه ای از جامعه بر روی او گشوده شده و نوجوان بیشتر علاقه مند سپری کردن زمان خود در کنار اجتماع و همسن و سالان خود است تا خانواده.


او دوست دارد که با همسن و سالان خود به بازی, تفریح و سرگرمی بپردازد, در کنار آنان خود را احساس کند, با آنها درس بخواند, از آنها تاثیر بپذیرد و بر آنها تاثیر بگزارد. این بیشترین دغدغه ذهنی اش است. او در حالیکه از نبود یک برنامه منسجم در زندگی خود رنج میبرد و کمبود آنرا هر لحظه احساس میکند, دوست دارد که هویت و اندیشه خود را که گمشده این مرحله زندگی او است در این جهان خام, احساسی و بی تجربه که مملو از نوجوانهای همسن و سال او است پیدا کند. 



منتظر بخش دوم این مقاله باشید. برای دریافت مقاله های بعدی من لطف کرده و عضو ضفحه من در تارنمای فلم انکس شوید. همچنین اگر مقاله های قبلی من را از دست داده اید, میتوانید آنها را در اینجاه دریابید.



About the author

160