زندگینامه لیلا صراحت روشنی

Posted on at


    بانو صراحت در سال (1337ه ش) در شهر چاريكار ولايت پروان از كتم عدم پا به عرصه وجود گذاشت. تحصيلاتش را در دانشكده زبان وادبيات دري دانشگاه كابل به اتمام رساند.پنج سال در ليسهْ مريم به حيث معلم زبان وادبيات دري مصروف وظيفه بود.سپس به انجمن نويسنده گان افغانستان راه يافت. معاون مؤسسهْ نسوان شد ودر عين حال مسؤليت انتشار جريدهْ ارشادالنسوان را به عهده گرفت. مدتي معاون مجلهْ «ميرمن»بود. بعداً به پاكستان مهاجر شد و از آنجا به كشور هالند رفت و در آنجا مدت دو سال به نشر فصلنامهْ «حوا در تبعيد» پرداخت ودر راستاي شعر وادب گام هاي مثمر برداشت.


  


 


 


 


      از سال (1353هـ.ش)، آهسته آهسته در باغستان شعر قامت بر افراشت ودر اين عرصه از نام آوران شد. وي در قالب نيمايي وكلاسيك (عزلسرايي، رباعي و دوبيتي) اشعار زيبايي سروده است.  در نثرنويسي نيز دست بلندي داشت. امروز مقالات گرانبهاي از او در دست است كه از ارزش ادبي خاص برخوردار است.



   بانو صراحت شعر را از عزل آغاز كرد تا به شعر نيمايي وسپيد رسيد. شعرش از لحاظ محتوا  عاشقانه است و مضمونهاي اجتماعي و وطني جانمايهْ اكثر سروده هاي او را تشكيل ميدهند. شعر وي مملواست از فرياد  خفه شده مردم زمانش. شعر ليلا صراحت شعر رسالتمند است و با اوضاع اجتماعي، سياسي  مردم كشورش پيوند دارد. از ويژه گيهاي ديگر شعرش نمادين بودن آن است كه اين امر بيانگر آن ظلم واستبداد حاكم بر جامعه است كه شاعر را به خود سانسوري واداشته است تا انديشه خود را بيشتر در پشت بردهْ استعمار ونماد پنهان كند.



    واصف باختري باري در باره شخصيت ليلا صراحت روشني چنين گفته است:  « از لحاظ سجايای شخصی، شخصيت بسيار فروتن، آزرمگين، مردمگرا، بی ادا و خيلی از اين مقارن اخلاقی بهره ور بود. او از شاعرانی بود که آنچه ما علوم بلاغت ميگوييم يعني در معانی و بيان و همچنان در بحث عروض و قافيه مطالعات قابل توجه داشت، و در ادبيات جهان از طريق ترجمه ها مطالعات زياد داشت. »


    او پنج دفتر شعر به چاب سپرده است. نخستين مجموعهْ شعرش به نام «طلوع سبز» در سال 1365، از سوي انجمن نويسنده گان افغانستان به چاب رسيد. دفترهاي ديگر اشعاراو عبارتند از:«تداوم فرياد»،«حديث شب»،«از سنگها و آيينه  ها» و« روي تقويم سال».


   او كه سالها از سرطان مغز رنج مي برد، بلاخره روز چهارشنبه31 سرطان سال 1383در بيمارستاني در كشور هالند از ديار فاني به ديا باقي شتافت و جامعه فرهنگي را به سوگواري  نشاند. روحش شاد!


  در اينجا نمونهْ از اشعار آزاد بانو صراحت را مينگارم:


وقتي كه بذر آتش وخون را
بر كشتزار سبز بهارينه
پاشيدند
گلهاي سرخ عشق
از هول
از هراس
سر زير خاك سرد فرو بردند
در چشم سبز بهاران آن گاه
ابري به رنگ خون
گسترد شام پيكر غمرنگ خويش را
باران
- آن سخاوت خوشنام-
باريد وباز باريد
باريد وباز باريد
تا بذر سرخ، آتش
گلهاي سبز داد

گرد آورنده: معروفه صديقي


  


 



About the author

160