ثمره حسادت و بخل

Posted on at


در یکی از دهکده های دور افتاده از شهر خانواده خوشبختی زنده گی می کردند که در کنار هم دیگر بسیار خوش و از زنده گی شان راضی بودند این خانواده شامل پدر مادر دو فرزند که یک پسر( احمد ) و یک دختر( زهرا ) بوندد که زهرا یک دختر رویای و به زیبایش هیچ کس رسیده گی کرده نمی توانیست آنقدر زیبا بود که هر کی آن را می دید شگفت زده می شد


این فامیل زنده گی خوب و خوش داشتند زمان در جریان بود و روز های خوب می گذشت و به رسیدن روز های بد نوبت رسید متاسفانه یک روز مادر زهرا شدید مریض شد در اثر مریضی اش جان خود را از دست داد پدر زهرا بنابر دلایل مجبور به ازدواج دوم شد اما این بار خانمش یک زن زشت و حسود بود که به زیبای زهرا حسادت می کرد و بار ها کوشش نمود تا چهره زهرا را لکه دار و خراب کند اما هیچ یک از تلاش و کوشش هایش نتیجه نداد و تمام کارهایش را توسط زهرا انجام می داد و زهرا هم بدون کدام آه و نه و بدون سروصدا تمام کارهای خانه را انجام می داد تا بلاخره صاحب خواهر از مادر بدجنس و حسودش شد این دخترک ( سارا ) زیبا و مقبول بود اما نه به اندازه زهرا که این خود باعث شد که حسادت این مادر بد جنس زیاد تر شود


روزی این زن حسود تصمیم گرفت تا که زهرا را از سر راهش دور کند به این خاطر آن را به پشت آب روان کرد تا از چاه بیرون آب آورد زهرا قبول کرد و خواست که به پشت آب برود در این هنگام سارا از زهرا خواست تا به جای آن به پشت آب برود زهرا چون خواهرش را دوست داشت و نخواست ناراحت شود قبول کرد وقتی که سارا چادری خود را پوشید و راهی رفتن به پشت آب شد مادر سارا به فکر اینکه این دختر زهرا است یک نفر را دستور داد تا به دنبال زهرا رفته هنگام که نزدیک چاه شد او را به چاه بندازد آن نفر هم چهره سارا را ندیده او را از پشت انداخت داخل چاه و فرار کرد سارا در آب غرق شد و جان شیرین خود را از دست داد چند لحظه بعد مادر بدکاره متوجه شد که آن زهرا نه بلکه سارا است اما آن وقت بسیار دیر شده بود و از غم و غصه فراوان


دچار مریضی روانی شد و این بود ثمره حسادت و بخل



About the author

SoniyaAkbarzade

soniya is a student in mahjuba hiravi high school ,enroled in school on 1384 she will graguat from school on1393 and soniya did a three-year competency test and she want to become adoctor in the future.

Subscribe 0
160