هرگاه صورت ظاهری و سیمای بشری٬ اینقدر محترم و به قول شما مکرم بود آیا شادی را به عین سیما و چهرهء انسان چرا خلق نمودند؟ که او با همه قواره شبیه مطلق انسانی در جنگلات به صورت وحشی و با هر گونه حقارت و سفاهت زندگی میکند. آیا این مظهر به نوع خود توهین به انسان نیست؟؟ بلکه به قول بعضی که میگویند فیلسوف انگلیسی (داروین) او را٬ جد انسان دانسته است.

جای تعجب اینجاست که عده ای ساده لوحان این مقولهء آن مسخرهء شیطان زمانش را قبول کرده بودند. و بنابر قیاس فکری او باید پدر طیور٬ خروس و یا غیره مرغان خانگی باشند. چه آنها تکامل کردند و طیران نموند ولی خروس و غیره مرغان خانگی وحشی ماندند و یا می شاید گفت به تاسی از سنجش طفلانهء او پدر همه شیران٬ سگهای تنومند و بایه کلان پلنگ٬ پشک و جد بزرگوار خوک٬ موش باشد زیرا اینها به همدیگر شباهت با جزئی تغییر دارند.

جای تعجب است٬ که به چنین افکار و آراء فاسد٬ در دنیای مدنی چون لندن٬ موقع می دهند و جمعی هم قبول میفرمایند و در ممالک اسلامی خصوصا مملکت عزیز ما به منطقهای سلیم و فکرهای درست و قویم٬ ارزش نداده حتی مجال استماع آن را در محافل نمی دهند و به نشریه های معتنابهی نمی گنجانند.

از سر موضوع دور نرفته باشیم که چرا تفاوتهای فوق را به زندگی این موجود شریف روا داشتند. و چرا به سیمای این مطلوب مخصوص توهینا شادی به خلق کردند؟ پرواضع است که یونیفرم خواص را عوام استعمال کرده نمی توانند. بطور مثال اگر کسی خود را به مصرف خویش ملبس به لباس منصبداران عسکری نماید٬ مورد باز خواست شدید قرار می گیرد٬ پیش از اینکه در این باره رفع اشتباه نموده به علت العلل اساسی این تفاوتها جالب نظر شما را به تمثیل ساده و خوشایند٬ بنمایم اجازت دهید که به حل این معضله پردازیم که چرا به سیمای انسان شادی را آفریدند٬ هر گاه جنس بشر٬ شریف مطلق و همهء این مخلوقات و کائنات برحق٬ برای او بوده براستی سیمای شادی توهین به تونیفرم انسانی شمرده می شود.

اینجا باید عمیقا توجه نمود٬ زیرا شرافت انسان به وضاحت تمام ثابت میشود که تنها از ناحیهء این جثهء خاکی و این قواره هیولائی نیست. بلکه شرافت و کرامت بشر٬ در حقیقت از نگاه روح عقل منکشف اوست. که وی به نیروی عقل و ادراک کامل خود٬ توانسته است بر اسرار همه کون و مکان به قدر توان پی برده و بر آن چیره گشته باشد٬ چنانچه کوه های بدین کلانی و بحرهای با این طوفانی و معادن به هزارها کیلومتر فرو رفته را از بطن زمین و اسرار عجیب و غریب را از فلز و سیم به دست آورده٬ از آن قلاده ها به گردن دنیای سرکش خود انداخته و حتی حالا روی تسخیر را به فضای نهاده می خواهند شخصا خود را به افلاک دیگر٬ توسط راکتهای قاره پیما٬ رسانیده باشند.

 

اکنون دقت فرمائید! اگر این کرامت و درایت به چهره های انسان مانند میسر می شد٬ بایست شادی هم بهرهء وافی میداشت زیرا به سیمای بشری٬ قرابت و مشابهت تمام دارد و یا به قول برخی دکتوران زبردست عالم که می گویند چقدر که مغز در کله بسیار باشد او منکشف کنندهء رازهای نهفتهء کائنات گردیده می تواند٬ با تاسف کلهء کلانتر از فیل٬ هیچ ذیروح ندارد با آنهم او مسخر انسان است. و هکذا اگر به جاندار بودن و یا روح٬ زندگی داشتن این عمل و تصرف در بحر و بر به کسی میسر می شد٬ باید دیگر ذوی الارواح هم نصیبه میبردند.

تشکر

برای دیدن مقاله قبلی من میتوانید با پیوند زیر مراجعه کنید: http://www.filmannex.com/Enayatullah