امام اعظم ابو حنیفه رحمه الله(بخش اول

Posted on at


درین مقاله میخواهم که در باره امام الفقهاء ابوحنیفه رحمه الله چند سطری به رشته تحریر بیاورم.


نسب ایشان:


امام ابوحنیفه نعمان پسر ثابت فارسی که مشهور به امام اعظم بود.



ایشان در سال هشتاد هجری(80) در کوفه در یک خانواده متدین و روحانی چشم به دنیا گشودند، دروان کودکی خود را در کوفه سپری کردند و در همانجا بزرگ شدند و اکثر عمر خود را در تعلیم، تحصیل و تدریس سپری نمودند.



پدر بزرگوار ایشان هم در دار اسلام به دنیا آمدند و روایت شده است که ایشان با حضرت علی رضی الله عنه مقابل شده و با ایشان دیدار کردند و حضرت علی رضی الله عنه برایشان دعای خیر در ذریه ایشان کرده است.



امام ابوحنیفه در اوائل جوانی به تجارت مشغول شدند و تجارت را پیشه خود قرار داده بود و بعد هوش، فکر و ذکاوت ایشان مورد توجه یکی از علماء کوفه به اسم شعبی که بزرگترین فقیه عصر خود بود قرار گرفت، و شعبی امام را به طلب علم دعوت کرد و ایشان را به طلب علم تشویق کرد و امام ابوحنیفه رحمه الله هم بناء به تشویق های شعبی رحمه الله رو به طلب علم آورد و شروع به تحصیل علم کرد.



امام خود را مطابق ثقافت وقت خود آماده ساخت و اولا قرآن را به قرائت عاصم حفظ کرد، و همچنان علوم حدیث را فرا گرفت و در کنار آن علوم نحو، ادب و شعر را هم آموخت.



ایشان در اوائل شروع به فراگرفتن علم کلام و اصول دین کرد و با فرق مختلف در مسائل اعتقادی مجادله کرد و با ایشان استدلال میکرد اما بعد از مدتی ایشان به طرف فقه روی آورده و شروع به فرا گرفتن علم فقه کردند و تمام هوش و حواس خود را متوجه به این علم کرد و غواصی ماهر درین علم شد.



ایشان دروس فتوی را نزد کبار علماء عصر خود فرا گرفت و ایشان شاگرد خاص شیخ حماد بن ابی سلیمان رحمه الله شدند، و در سن 22 سالگی شاگرد شیخ حماد رحمه الله شدند و با ایشان تا آخر حیات بودن و وقتی که شیخ حماد رحمه الله به لقاء حق پیوست امام 40 سال داشت.



امام با شیخ خود حماد بن ابی سلیمان به مکه و دیگر بلاد سفر میکردند، و در آنجا با علماء ایشان دیدار میکرد و از ایشان بعضی چیز ها را میگرفتند و بعضی چیز را به ایشان می آموختند.


هنگامیکه شیخ حماد به لقاء حق پیوستند امام ابوحنیفه رحمه الله به منصب تدریس به جای شیخ حماد نشستند و شروع به تدریس کردند و به ایشان قضایا و مسائل پیش میشد و امام به قضایا و سوالات مردم پاسخ میگفت.



هنگامیکه به امام مسئله ای پیش میشد اولاً حکم آنرا در کتاب الله جستجو میکرد و در در کتاب الله نمیبود به سنت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم رجوع میکرد و در سنت نبوی هم حکم مسئله را پیدا نمیکرد به اقوال صحابه متوصل میشد و اگر حکم مسئله را درین این سه چیز نمیافت امام به قول تابعین و تبع تابعین متوصل نمیشد خود با استفاده از قرآن و سنت اجتهاد میکرد و رای خود را در مسئله واضح میساخت.


ادامه دارد........


نویسنده "صبغت الله سنتیار"



About the author

sebghatullah

صبغت الله"سنتیار" فرزند مولوی عبیدالله "پروانه" فرزند مولوی پروانه "سنتیار" روز چهارشنبه عقرب سال 1371 در یک خانواده متدین و روحانی پا به عرصه گیتی گذاشت. در سن شش سالگی شامل مکتب ابتدائیه بی بی حوا شده و دوره ابتدائیه خود رادر مکتب مذکور به اتمام رساند، و بعد دوره…

Subscribe 0
160