ببین مادر

Posted on at


 

بببن مادرمن ازهمان روزاول راضی به این ازدواج نبودم این شماهابودین که مرابه

زوربه این ازدواج راضی کردین ...ا

هنوزهم وقت است بگذارودست بکشدازاین زنده گی تلخ .

ببین مادرجان خودت هم شاهدهستی هیچ مهرومحبت بین من وفرهادنیست اوچهل سال ازمن تفاوت داردولی من چی من که 16 سال عمردارم من هنوزدرس می خوانم ولی اوکه هیچ سوداندارد.

مادرخودت قضاوت کن من نمی توانم بااوزنده گی کنم آخراین چی کاراست که شما بامن می کنیدهامن چی کردم باشماچرااین کاررامی کنید

.

لطفامادرجان نکن این کاررابامن.

خودت راببین مادرچی زنده گی راداری بازچرامراقربانی این کارمیکندخودت که زنده گی رادیده ای چرامادرچرا؟

توکه این همه بدبختی راکشیده ای بس نیست مادربازچرابامن؟

وقتی من به این ازدواج راضی نیستم چرااین کاررامیکند؟

آخربرای چی چرا؟

دخترگریه های زیاد کرد.

گریه نکن دخترم نکن جان مادرمن به خوبی توفکرمیکنم دخترم من تنهاتورادارم به خاطره تواین کاررامیکنم دخترم جزتوکسی راندارم

.

من تورابی پدرکلان کردم توهمه چیزمن هستی ..

پدرت توراتنهارهارکردورفت ازاین دنیا.....

ببین دخترم من خوبی تورامی خواهم کدام کس رادیدی که به نقص دخترخودباشد.

من هم به فکرتوام تودگه بزرگ شدی توبرای خودبایدیک زنده گی بسازی دخترم.

خانه بی پدرمی شودزنده گی کردامابی همسرنمی توانی کرد.

مگرنمی دانی..

 که می گویند.............

 که درب کاروآنسرامیشودبست، اماازمردم رانمی توان بست.

مردم پشت سرآدم یه عالمه گپ می زنند.

چرابه این همه فکرنمی کنی چرادخترم این کاررانکن

.

می دانی تورابه بسیارزحمت بزرگ کردم دخترم می دانی که چقدرعذاب کشیدم ...

می دانی باچی مصیبتی به این حد رساندم تورا .......گریه نکن دخترم

گریه نکن

عزیزمن

......

نکن گریه من نمی توانم درباره توبی تفاوت باشم تودگه آینده داری من این تصمیم راگرفتم دخترم.

مردبایدکلان باشددنیادیده باشد .

آدم نبایدبابچه جوان که زنده گی رانمی داندزنده گی کنند.

دخترم جاویدمردخوب است اومی داندکه چی طورزنده گی کنند.

نصحیت مادرخودراگوش کن دختربایدبامردخوب زنده گی کند.

زن زودترازمردپیرمی شود

.

دخترم :

مردجوان وقتی یک زن دیگرراببین تورارهارمی کندچرااین رانمی دانی تو.

فرهاددیگراین کاررانمی کندمثل مردهای دیگرزن خودرارهارنمی کند.

توبایداین زنده گی رابکنی دخترم بس است دگه.

خانه من هم مثل دیگرخانه هابه مردضرورت دارد.

من این کارراکردم  دخترم توهم شوهربهتراز فرهادپیدانمی کردی

.

 آدم بایدباکسی زنده گی کندکه دنیادیده باشددوره خوش گذارنی خودراپشت سرگذشته باشددخترم این رابدان دگه.

مردبایدزن رابه خاطرزنده گی بخواهدنه به خاطرهواوهوس .

درست است مادرم قبول دارم این حرفهای شمارامادرمی دانم جوانی خودرابه پای من گذشته اید.

می دانم شبها به پای من نشته بودی .

روزگارسخت راسپری کرده ایدتامرابزرگ کرده ای.

 درست است به سرمن حق داری.

 

 مادرمی دانم برای من فداکاری زیادکرده ای .

مادرجان مادرجان بیایک کاردیگرهم بکن به خاطردخترخودمادرجان یااین پیوندراازبین ببریامرا.

حالاتصمیم دست شماست:

 یکی ماراانتخاب کن مادرجان من یافرهاد.....

دخترم این حرف هاچیست؟

 توراچی شده است من به خاطرتواین همه کارراکرده ام .

مادرجان باورکن من به این زنده گی راضی نیستم .

خوش نیستم عاقبت خوبی ندارداین کاربیاودست بکش .

مادرجان رضایت بایددوطرفه باشد

.

امامن راضی نیستم مراشماهامجبورکرده بودین ولی حالامن تصمیم گرفته ام من حاضرم بمیرم ولی زن اوحیوان نباشم .......



About the author

Arzoorahmany

Arzoo Rahmany is a twelfth class student in Mahjube Heravi high school.

Subscribe 0
160