مردفقیر

Posted on at


مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت




آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت

مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.

 روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند

هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد

 و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم

 تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است



مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و

یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم

یقین داشته باش که:به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم



About the author

Afwebco

I am A Young Web Developer I Have A keen Interest In The Field Of Web Design ,Linux,Configuration Of Linux Server and..I am Familiar With The Programming Language Such As C#, ,JAVA,PHP,HTML,CSS3. You Can Join Me In Facebook : https://www.facebook.com/N4B3L4M3R3:
https://www.facebook.com/Afwebco
https://www.Youtube.com/user/Afwebco:
https://www.twitter.com/Afwebco

Subscribe 0
160