مادر جان تولدت مبارک

Posted on at


مادر جان تولدت مبارک                                            تحفه ئی از غزل محبوب

مادرم امروز روز تولدت است روز تولد فرشته رحمت و شکیبای روز شکوه و عظمت الهی روزی که در آن خورشید با تلالو اشعه زرین بر جهان می تابد روز جاودانه و ماندگار در تاریخ جامعه بشری و مخلوقات خلق شده خداوندیی

مادر جان واژه و کلمه نام تو ( مادر ....) الهام الهی است که در روح و وجدان جامعه انسانی نقش بسته و هیچ کلمه ئی با آن معادل شده نمی تواند زیباترین و شیرین ترین و پر معنی ترین واژه ئی که در صفحات تاریخ نوشته شده و نوشته می شود بر آینه گذر زمان بر چهره یک جامعه بر فضای یک خانواده و بر آسمان آبی و نیلگون و بر اشعه زرین آفتاب بر تابش انوار سیمین مهتاب محیط و ماحول ما همانا کلمه پر عاطفه و احساس مادراست.

تولدت از جان ودل مبارک مادر گلم از ته ئی وجدان و همه روحم مبارک باد مادر خوب و ناز پرورم.

چه رعنا و زیبا است زنده گی و دنیای ما با وجود گرامی تو و چه قشنگ و دل آرا است زنده گی ما چه شیرین و دلرباست تبسم و خنده شیرین و نمکیست بر چهره آرام و نورانی ات چه نغمه و آهنگ خیال انگیز و رویائی است صدای گرمت که از غنچه لبانت در گوش هایم طنین می افگند چه قیمت بها و با ارزش است خوشحالی و ذوق زده گی پنهان در گوشه چشمانت که چون دریای بی کران و با عظمت و پر شکوه است نگاه تشکر آمیز و قدر دانی ات مادر نازکتر و لطیف تر از تمام گلبرگ های نرگس سوسن و محمدی و عطر دل انگیز و مشک فام بدنت مرا در آغوش بهشت گونه ات به دنیا های رویا و خیال می برد.

و وقتی ترا آشفته و مایوس می بینم دنیا و زنده گی در نظرم خوار و بی ارزش می شود و طپش های تند تند در سینه ام با درد احساس می کنم و تاب و طاقت نگاه کردن ترا در این حالت ندارم بیچاره و ناتوان می شوم و خود را درمانده و بیچاره می بینم و زمانی که ترا سرحال و شاد میبینم زنده گی برویم می خندد و شادمانی در سرپای وجودم می پیچد و روح و روانم را در آرامش و سعادت و آرزو ها فرو می رود قهر و خشم ات را به جان خریدارم و میدانم در آینه دلت و روح فرشته گونه ات هیچ جای برای آلوده گی های درد و رنج وجود ندارد و برایم سخت و نا گوار است که لکه ئی و غباری از غم و پریشانی بر چهره و موی های سیاه ابر شمینت بنشیند و ترا به وسواس و ناراحتی دچار سازد چهره معصوم و پاکت را در هیچ آینه ئی نه در آب زلالی نه در آسمان صاف و آبی نه در بلور های کریستال های زمردین ندیده ام و نه هم در تمام زیبای های جادویی طبیعت هیچ چیزی را نمی توان با تو مقایسه کرد.

و یا بر آورد و ارزشیابی کرد تو الهام و روح مقدس پاک خداوندی هستی تو برتر از فرشته ها پریان خلق شده ای تو دنیای از شکوه و جلال بی پایان خلقت و دریای مواج نور رحمت و روشنای بی زوال طبیعت هستی تو خورشید زرین تاب با اشعه بی پایان هستی در کهکشان هستی هستی چگونه و صفت کنم    ذهنم و روحم کوچکتر از آن است که ترا وصف کند مقام تو بالاتر و بلندتر از اندیشه و تفکر ضعیف و ناتوان من است تو بهترین بهترین های خلقت زیباترین نقاشی خداوندی و سرور شیرین سروران .... هستی زنده گی بی تو هیچ است پوچ و تو خالی مادر جان گلم جسمت اگر مال خاک باشد روحت زاده الهی و جاوید است تو همیشه و جاودانه و پا برجا هستی تا زنده گی ادامه دارد.

مادر گلم لبت خندان دلت شادمان عمرت جاودان تولدت مبارک.

 



160