بلاگ جدید من نسبت به بلاگ های قبلی تفاوت جالبی دارد و فرق آن این است که میخواهم نقش زنان را در عرصه بازاریابی و تاثیرات اقتصادی آن چند کلمه ای را به نگارش گیرم.
حالا اول تر از همه باید واژه بازاریابی را بشکافیم.
بازاریابی واژه ای بس پرمفهوم در جهان علمی بویژه اقتصاد میباشد و ساحه وسیعی در جهان واقعی دارد.
بدین گونه معانی و تعابیر بسیاری از بازاریابی تا کنون شده است.طوری که من از دانشکده اقتصاد فارغ شده ام و بازاریابی را به شکل علمی فرا گرفته ام و چندی میگذرد که در ساحه عمل آنرا پیاده ساخته ام تعبیر خاص خود را از بازاریابی دارم.
از دید من بازاریابی یعنی:
"درک نیاز و رفع آن به شکل سوداور برای طرفین"
اما حالا بحث بر سر این است که بانوان چه نقشی در بازاریابی خواهند داشت و حضور آنها در اقتصاد چه تاثیراتی دارد؟
بانوان تنها قشر جامعه هستند که توانایی های خاص خود را دارند اما کسی به آنها باور ندارد.
اما اخیرا این قشر بازمانده از فرصتها با جان فشانی هایی که انجام داده اند، به همگان توانایی های خود را نشان داده اند و حالا تعبیر دیگری از بانوان در جامعه بخصوص بازار و کسب و کار میشود و این خود دستاورد بزرگی طی سالهای اخیر برای بانوان است.
از بحث اصلی دور نشویم!
امروزه سازمانی موفق است که بهترین بازاریابی را داشته باشد و بدون شک نیاز به استراتژی غالب بازاریابی دارد تا بتواند از سد رقیبان بگذرد.
بانوان نیز به عنوان اشخاص تحصیل کرده در تمام عرصه های علمی بویژه بازاریابی مهمترین نقش را در پیشبرد امور یک سازمان دارند.
تمام کار هایی را که یک مرد میتواند انجام دهد یک زن نیز توانایی انجام آن را دارد.
زنان افغانستان که از همه چیز باز مانده بودند امروزه کم کم زمینه حضور آنها در بازار و کسب و کار مساعد شده است و این خود گامی بزرگ به سمت شگوفایی اقتصادی است زیرا نیروی کار مستعد و جوان وارد عرصه کار شده و درآمد نهایی حاصله از کار را ارتقا بخشیده اند. این یک قانون مهم اقتصادیست. پس نباید از حضور زنان در عرصه کسب و کار مخصوصا بازاریابی انکار کرد و نقش آنها را بیهوده خواند.
در بلاگ های بعدی پیرامون نقش بانوان در اقتصاد بیشتر صحبت خواهم کرد.
منتظر بلاگ های بعدی من باشید!
