ای زیبای من کجای دل سربراهت است
سردوبی قرارم بی تو
گویاکه بی حاصل ازلذت های دنیا
میدانم که نمیدانی این عشقیست که تو بی اطلاعی
امانمی دانستم که تمام این مدت راتظاهرمیکردی
حاضرم تمام عمرم عاشقت بمانم
اماتوفقط بدرخش خورشیدم
اینکه تورادرست نمیشناسم دلیل دوری تو ازمن است
ودانسته میبینم که توازکنارم ردمیشی
امابادیدن تو این راآرزومیکنم
که بتوانم به توبگم عاشقتم
امااگربازهم فرصت گپ زدن راباتوپیداکردم
وبازباتوقدم بزنم
درشهری چنین ساکت ومرده
من رااینقسم رهانکن
واین بودآهی برای بسی پایان شادیم...
بمان بامن بمان که خسته ام.....