برکت نجابت
خودم را روبروی آینه میابم...چشم هایم را به هم میمالم... و برای رفتن به مکتب……
خودم را روبروی آینه میابم...چشم هایم را به هم میمالم... و برای رفتن به مکتب……
این روزها آدم ها با من مهربانی میکنند... به من هدیه میدهند و مرا بخاطر کارهایی……
وبه برای مرجان ملاقات خود را با فرید گفت که مرجان تو نمیفهمی که چیقدر……