مسافر غریب
وقت رفتن بود.... کوله بارش را بست و راهی سفر شد... اینجا خاطراتی کنج مغر ودلش……
وقت رفتن بود.... کوله بارش را بست و راهی سفر شد... اینجا خاطراتی کنج مغر ودلش……
برای اینکه انسان زندگی کند.به یک همدم ویک دوست ضرورت دارد.که زندگی خودرا……
زیکسو مایل حسن و جمال است ز یکسوبنده وهم خیال است زیکسو یاد سازد موطنش را……
زنده گی چیست؟ زنده گی آنست که باید با مشکلات اش سازگاری داشته باشیم زنده……
گم شدم در بین تاریکی و سردی این جاده ها ، جاده هایی که آغاز و انتهایش معلوم……
ای زن که تو خود علت آفریدن جهانی زیرا که مقامت نزد الله ست گرامی ای زن……