قسمت اول
ذهن انسان مانند باقچه ای میماند که اگر هوشمندانه و با اندیشه های مثبت کاشته شود و یا وحشیانه و با افکار منفی کاشته شود باغبان همان چیزی را حاصل میکند که بزر کرده است، اگر از رشد علفهای هرزه در آن جلوگیری نشود، به مرورزمان همجنسش را تولید خواهد کرد. درست همان طور که باغبان علفهای هرزه را از بین میبرد و به جایش گلها و میوه های مورد نیاز کشت میکند ماهم باید مراقب ذهن مان باشیم و آنرا از اندیشه های نادرست ناپاک و ناسود مند پاک کنیم و اندیشه های درست، منطقی و کاملی را در ذهن مان پرورش دهیم انسان خو باغبان اصلی جان خویش و رهبر زندگی خود است
من همیشه میگویم برای اینکه به قله های موفقیت برسیم باید ذهن خود را کنترول کنیم چون ذهن مثل بچه ای بازیگوش یک لحظه هم که او را به حال خودش دها کنید دست به هر کاری میزند پس نباید یک لحظه هم او را به فراموشی یا از او غافل بود. چون ذهن تا مرحله رشد و پرورش کامل نیازمند یک استاد هست که بتواند چگونگی درست و بهتر فکر را یاد بگیرد
حال ببینیم که ذهن این بچه بازی گوش چطور و از کی فرمان میگیرد، یکی از دانشمندان معتقد است که ذهن یک کارگاه فکری هست که هر روز افکار فراوانی تولید میکند تولید در این کارگاه فکر تحت نظر دو کارگر صورت میگیرد
1: آقای ناکام که افکار منفی و تحقیر آمیز را تولید میکند. حتما بعضی اوقات در ذهن شما این جملات چرخیده باشد که تو آدم هرزه ی هستی مثل همیشه و نتوانستی یک کار را به طور دست و حسابی انجام دهی، تو لیاقت دوست داشتن را نداری
پایان قسمت اول
ذهن
Posted on at