نظر من

Posted on at


 


افغانستان یک کشوری دارای بافت فرهنگی وکلتووری متنوع میباشد. ازسوی دیگر انعکاس دنیای کوچک امروزی در چهره کشورمان مختلف النوع بوده گویی از هر چمن گلی در اینجاست. خصوصآ در چهار دهه اخیر که افغان ها بافرهنگ و مکتب های دنیا تماس بیشتر داشته اند و این تنوع را عمیق تر ساخته است. اختلاف امروزی افغانها در ابعاد مختلف آن شاید تاجایی از این تنوع انسانی سرچشمه گیرد. ما چطور میتوانیم این اختلاف را به اصطلاح معروف به (رحمت) مبدل سازیم. فکر کنیم پذیرفتن حقایق وواقیعت های امروزی ما را در این مشکل یاری خواهد نمود تا واقیعت های تلخ و شیرین این سرزمین. این حقیقت را باید پذیرفت که انسانها امکان دارد یکسان فکر نکنند. واقیعت ها هم این را نشان میدهد که در کشورما بسیار کم اتفاق می افتدکه چند افغان بلای یک موضوع عین فکر را داشته باشند ازیک منظر این یک امر بسیار طبیعی میباشد



 از سوی دیگر  این حقیقت را نمیتوان انکار نمود که با زور و قهر نمیتوان باور های خود را بالای مردم قبولاند. چندی پیش گروه بادیه نشین کوشش کردند تا عقیده های خود را بنام حقایق والا بر مردم با قهر و زور تحمیل نمایند. این کار نه تنها نتیجه مطلوب نداد بلکه مردم عکس العمل معکوس نشان دادند. در تاریخ معاصر دنیا چندین مرتبه شاهد سیستم های  زور و خشم شده ایم که نتوانسته اند با این اسلوب ایدیولوژی پسندیده خود را به اصطلاح در مغز مردم پیچکاری نمایند. هر چند کشتند واز بین بردند ولی به همان اندازه عمر مکتب خود را کوتاه ساختند



مشهور است که هر چه بکاری همان را بدروی. ما برای مان یک محیط را مهیا نساختیم که مجهز با علم و معرفت، مزین با اخلاق و ارزش های انسانی و ثروتمند با زیربناهای  پخته برای تربیه ، اشتغال، فقرزادایی، امنیت جانی و مالی باشد. متاسفانه ما برای نسل های امروز و آینده  چیزی حسابی را به ارمغان ندادیم. پس چطور میتوانیم از مردم شکوه کنیم و بگوییم غرب زده شدند بی اخلاق شدند، جاهل و غافل شدند، انتحاری شدند..... عکس ناخوش را در آیینه میبینم و آیینه را میشکنیم



شفقت: یکی از ارزش های بزرگ است که مدنیت گذشته ما را رنگ خاص داده بود آن بلند قامت تاریخ انس و جن یک انسان بس شفیق بود. ایشان حتی برای هدایت ابوجهل ده ها مرتبه کوشش نمودند چنان که گویی خود را هلاک میکردند. ولی امروز ما دلال جهنم گشتیم و به هرکی بسیار به آسانی مژده دوزخ میدهیم. فکرکنیم در این دوران هرج مرج مردم ما به شفقت بیشتر از آب و نان نیاز دارند. حقایق بیشتر را میتوان نوشت ولی آنها را به ذهن شما حواله مینمایم. همه این واقیعت ها و درس های تاریخی به ما ضرورت همدیگر پذیری را برملامیسازد.برای پیشرفت و ایجاد فضای صلح سینه خود را به همه باز نموده با محبت و شفقت برخورد نماییم. موقف یکدیگر را قبول نموده و بمانیم عقل، علم و اراده آزاد خود رادر ساحه عمل پیدانمایند. چراکه در چنین اختلاف رحمت وجود دارد 


 


"نویسنده محمد صیام "زلمی


 


 



About the author

seeyam10zalmi

I am M.seeyam zalmi i was born in 1994 graduated form Habebya high school in 2011. I know Dari English Pashto I am a writer, web Bolger,Photographer and a film maker and editor. I am working now in film annex. So now I want to use my experience at this…

Subscribe 0
160