حسن باران
حُسن باران این است که تبسم دارد گَردِ غم از همه چیز، از همه جا می گیرد هم…
Browse all fardina-rasoly's Blog Posts
زنده گی
...زندگی پنجره ای باز به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست…
پرنده های قفسی
اگر پرنده را به قفس بیندازی، مثل این است که پرنده را قاب گرفته باشی! و پر…
کم نیستند شادی ها
کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند... چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هایی…
مهر نشسته بردل
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی توان کرد إلّا به روزگاران گ…
مهر
در زمینی که ضمیرِ من و توست از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار دانه هاییس…
نغمه محبت
پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند دیوارِ زندگی را زینگونه یادگاران…
کاشکی
کاش میشد دشنام، جای خود را به سلامی می داد گلِ لبخند به مهمانیِ لب می برد…
غصه نخوریم مردم
کاش غم و غصه هم قیمت داشت مجانی است، همه می خورند! کاش روی دهانمان کنتوری…
دلتنگ دل نوشته هایم
گفتی دلتنگ دل نوشته هایم هستی اما مهربانم دیگر دلی برایم باقی نمانده که …
