خانه خراب است

Posted on at



بر خیز که فصل گل و ایام شباب است


رفتن زحرم جانب میخانه ثواب است


ابروی تو شد قبله و محراب نمازم


چشمان تو پیمانه و هم جام شراب است


باز آی که بیوی تو آ» مجلس احباب


گر روضه خلد است مرا عین عذاب است


تنها نه دل من شده ویران  به نگاهت



غمزده خونریز تو صد خانه خراب است


از بسکه زند دست برلفین تو هردم


از خون دلم پنجه مشاطه خطاب است


بر طاق دو اروی تو چشمان سیاهت


مست است که افتاده به محراب و بخوانب است


با دولت سه روزه مشو غره چو بلبل


دوران گل و عیش جهان پا به رکاب است


قاصد تو بب نامه مخفی سوی دادار


آنهم که جوابی نفرستاد جواب است




About the author

160