متأسفانه موضوع تحقيرکردن به هرشكلي كه باشد اين ازجمله مشكلاتيست كه درجامعه ما وجود دارد كه باعث ازبين بردن بسياري ازرابطه ميگردد
بعضي ازافراد وقتي بعضي هاراموردتحقيرقرارميدهند اين كارشان غيرعاقلانه منطقي وبدورازمعيارهاي اخلاقي بوده اينگونه اشخاص با انجام اين عمل زشت شان نه تنها کرامات و حرمت انساني ديگران راناديده گرفته بلكه حيثيت واعتماد ديگران رانسبت بخودازدست ميدهند . ابزار کوبنده و يا زخم زبان اين شيوه ها محيط زندگي فردراآلوده ساخته واين گونه رفتارها روي روحيه کودکانيكه داراي چنين والديني ميباشند تاثيرمنفي ميگذارد.
بعضي ازافراد، به خصوص والدين و برخي از اساتيدبه دليل اينكه دانش آموزان و فرزندان و خودرا درس داده باشندآنها را تحقير مي کنند که تصور مي کنند به اين شيوه تربيتي قادر به کنترل آنها خواهند شد، ولي برعكس، اين دانش آموزويافرزند به گفته هاي شان باور کرده فكرميكند كه وي چنين فرديست به رفتار خود ادامه مي دهد كه اين خودباعث ناراحتي و عصبانيت وي شده و به دليل خشم و کينه اي که در او ايجاد مي شود به جاي اينکه به مشکل خود فکر کرده و آن را حل کند وقت خود را صرف انتقام و تلافي مي کند
درست است كه اينگونه افراد قصد آزاردادن كسي راندارندولي اين روش كه ازگذشته ها به ارث رسيده به دليل عدم آگهي والدين ومعلمين آنزمان بوده است.
يكي ديگراز عواملي که باعث مي شود فرد ديگران را تحقير کند مسايلي است که شامل عدم غلبه بر منابع قدرت دوران کودکي، مسايل جنسيتي، خشم و يا حقارت سرکوب شده و واکنش سازي شده است که فردرا وادار به اين كار مي کند. تحقیر کردن در هر سنی مشکلساز است اما دركودكان میتواند تاثیرگذارتر باشد، زیرا قدرت تاثیر کلمات بر کودکان بیشتر است. هر واژه یا جملهای که به کودک گفته شود، به همراه خود پیام مهمی درباره کودک و رابطه او با دنیای خویش دارد. این پیامها تبدیل به یک باور میشوند و در آینده و بزرگسالی برای او دردسرساز خواهند شد. متاسفانه کودکان به آن حد از توانایی نرسیدهاند تا مطالبی را که به ذهنشان وارد میشود، جداسازی کنند و مانع بعضی از آنها شوند.