آفتاب میشود

Posted on at


زنده یاد فروغ فرخزاد

 

نگاه کن که غم درون دیده ام 
چگونه قطره قطره آب می شود 
چگونه سایه سیاه سرکشم 
اسیر دست آفتاب می شود 
نگاه کن 
تمام هستیم خراب می شود 
شراره ای مرا به کام می کشد 
مرا به اوج می برد 
مرا به دام میکشد 
نگاه کن 
تمام آسمان من 
پر از شهاب می شود 
تو آمدی ز دورها و دورها 
ز سرزمین عطر ها و نورها 
نشانده ای مرا کنون به زورقی 
ز عاجها ز ابرها بلورها 
مرا ببر امید دلنواز من 
ببر به شهر شعر ها و شورها 
به راه پر ستاره ه می کشانی ام 
فراتر از ستاره می نشانی ام 
نگاه کن 
من از ستاره سوختم 
لبالب از ستارگان تب شدم 
چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل 
ستاره چین برکه های شب شدم 
چه دور بود پیش از این زمین ما 
به این کبود غرفه های آسمان 
کنون به گوش من دوباره می رسد 
صدای تو 
صدای بال برفی فرشتگان 
نگاه کن که من کجا رسیده ام 
به کهکشان به بیکران به جاودان 
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها 
مرا بپیچ در حریر بوسه ات 
مرا بخواه در شبان دیر پا 
مرا دگر رها مکن 
مرا از این ستاره ها جدا مکن 
نگاه کن که موم شب براه ما 
چگونه قطره قطره آب میشود 
صراحی سیاه دیدگان من 
به لالای گرم تو 
لبالب از شراب خواب می شود 
به روی گاهواره های شعر من 
نگاه کن 
تو می دمی و آفتاب می شود

 



About the author

fardin-rasuli-5764

فردین رسولی متعلم لیسه دین ودانش.صنف دهم.سن16 .استاد در جومونگ تکواندو .اندازه قد 1/75 یک مترو هفتادو پنچ سانت

Subscribe 0
160