صد همچو من

Posted on at



ای هلاک چشم فتانت نه من صد همچو من


وی خراب لعل خندانت نه من صد همچو من


جلوه گر شد تا مه روی تو از زیر نقاب


گشته چون آئینه حیرانت نه من صد همچو من


کشتگانت بی عدد دل خستگانت بی حساب


جان و دل را کرده قربانت نه من صد همچو من



از خرد بیاگنه گشته یاد دو دام آشنا


همچو مجنون در بیابانت نه من صد همچو من


میروی از بزمم ای مجموعه دل در فقا


هست چون کاکل پریشانت نه من صد همچون من


مخفیاگر این غزل بر طبق واقف گفته


بنده طبع سخندانت نه من صد همچو من




About the author

160