زندگی عادلانه نیست! زنان، پلیس و صلح در افغانستان

Posted on at


دیروز خبر کشته شدن یک پلیس زن توسط دو شخص ناشناس را از تلویزیون شنیدم. برای چند لحظه شوکه شده بودم.

در این هفته خبر کشته شدن تعداد زیادی از هموطنانم را شنیدم. هر کدام به بهانه های مختلف. این روزها هر خبری بوی مرگ را میدهد. نمیدانم آیا در دیگر جاهای دنیا هم  انسانها به همین راحتی کشته میشوند یا نه؟ مرگ حق است اما در کشور من اگر یک انسان به مرگ طبیعی بمیرد باید خوشحال باشد چون شکار انتحاری ها و یا سیاست های داخلی و اجتماعی نشده است.

در بسیاری از مناطق افغانستان زنان حق کار و تحصیل را ندارند. در چنین شرایطی وقتی پلیس زنی را می بینم شجاعت و از خودگذشتگی او را تحسین میکنم


آنها  حاضر به کار در محیطی مردانه میشوند که ممکن است به سختی کسی حضور آنها را جدی بگیرد. اینجا کشوری مردسالار است و همه زنان را موجوداتی ضعیف و کم جرات میدانند.

با وجود این شرایط وبا در نظر گرفتن تمام مشکلات خانوادگی و اجتماعی وقتی زنی حاضر به انجام وظیفه و خدمت به وطنش به حیث یک پلیس میشود باید به او بیشتر از یک پلیس ارزش و احترام گذاشت.

در افغانستان زنان یا بهتر بگویم قهرمانان بسیاری بودند که در مسیر خدمت به  بهبود شرایط اجتماعی و به دست آوردن حقوق شان جانشان را از دست دادند و خانم نگاره، یکی از قوماندانان پلیس هلمند هم یکی از آنها بود.

امیدوارم روحش شاد باشد و همیشه به عنوان یک قهرمان از او یاد شود.

احساس میکنم دچار افسردگی شدم. تلویزیون را خاموش میکنم و به سراغ فیسبوک میروم .آنجا هم دوباره به همین خبر برمیخورم! با یکی از دوستانم چت میکنم تا کمی حال و هوایم عوض شود اما او هم بعد از احوال پرسی میپرسد خبر جدید را شنیدی؟ یک پلیس زن در هلمند.....

ظاهرا راه فراری ندارم. اینها حقایق تلخ اجتماع من است. به خودم میگویم باید با آنها کنار بیایی. اما نمیدانم چطورمیشود با شنیدن خبر اختطاف و کشته شدن مردمی که در اطرافم زندگی میکنند، کنار بیایم؟!؟!؟؟!



About the author

somaiya-behroozian

I am a computer engineer and have several years experience of working and teaching in this area in Herat-Afghanistan.
I am also interested in social activities and fine art and sometimes work in this fields too.
I published several text and painting books for children of my country.

Subscribe 0
160