انگیزه ای سفر جوانان به ممالک اروپایی

Posted on at


افغانستان کشوریست که تازه میخواهد بر پای خود بایستد، در طی چند دهه جنگی که در افغانستان جریان داشت سبب این شد که افغانستان از ترقی و تمدن به دور بماند، حالا که صلح نسبی خود را به دست آورده اما یگانه رکن مهم این جامعه که جوانان هستند یا اینکه بعضی ها بی سواد استند و یا که سواد دارند زمینه کار برایشان مهیا نیست و زمانه های طویل بعد از فراغت از دانشگاها و مراکز تحصیلی بدون وظیفه به سر میبرند، اکثریت جوانان چونکه میخواهند خود صاحب زندگی ای باشند و تشکیل خانواده بدهند و از سوی دیگر دست ایشان خالی است، یگانه فکره ای که به ذهن ایشان میرسد سفر به ممالک خارجی به خاطر در آمد پول و امرار معیشت است، و بعضی ها که دست ایشان پر است و هم زمینه کار برایشان مساعد است باز هم میبینیم آهنگ سفر به ممالک اروپایی را دارند، بسیار پول خرچ میکنند و از طریق هوایی و طریق بسیار آسان به اروپا سفر میکنند.



 یکی از عوامل سفر اینگونه اشخاص به ممالک اروپایی برآورده کردن همان خواهشتات نامشروعی است که در افغانستان به آن دست نمی یافتند بدین خاطر به اروپا سفر میکنند تا این خواهشات نامشروع خود را در آنجا برآورده سازند، و شاهد این سخن چشم دید دوستی است که چنین میگوید:


روزی به دوستم که تا حال عروسی نکرده است تماس تصویری از طریق اسکایپ داشتم در حین تماس صدای خانمی به گوشم رسید من برایش چیزی نگفتم با خود گفتم که شاید صدای تلفزیون باشد اما بعد در تصویر دیدم که با او واقعا دختر خانمی با لباس بسیار خشن است، ازش پرسیدم که آیا ازدواج کردی؟ به بسیار جرئت گفت نخیر این دوست دخترم است به شنیدن این سخن موهای جانم برخیست که این چنین کلمه از زبان یک جوان مسلمان! از دستی که این سخن بالایم تأثیر کرد خاموش شدم و دیگر چیزی نگفتم با او خدا حافظی کردم و اسکایپ را قطع کردم.


و کسانی که از تنگ دستی و نیافتن وظیفه ای که با آن امرار معیشت کنند به اروپا سفر میکنند اکثر آنها از طریق غیر قانونی(قاچاقی) سفر میکنند که این سفر سبب مرگ بعضی ایشان در جریان این سفر میشود، و کسانی هم که به سلامتی به کشور مقصود میرسند مدتی را در زندان میگذرانند و زحمات بسیار زیادی را متقابل میشوند تا قبولی شوند.



اما متأسفانه میبینیم که بعضی از این اشخاص هم به بعضی اعمال زشت و ناپسند دست میزنند و تمام پول هایی را که کسب میکنند فدای این اعمال میکنند و وقتی که به کشور باز میگردند با دست خالی و بدون ثمر میباشند. و حتی همان پولی را که مصرف رفتن کرده بودن با خود به افغانستان نمی آورند، مثل مشهوری داریم که میگویند:(کجا بودی؟ جایی نی، چی آوردی؟ چیزی نی).


نگارنده: صبغت الله سنتیار



About the author

sebghatullah

صبغت الله"سنتیار" فرزند مولوی عبیدالله "پروانه" فرزند مولوی پروانه "سنتیار" روز چهارشنبه عقرب سال 1371 در یک خانواده متدین و روحانی پا به عرصه گیتی گذاشت. در سن شش سالگی شامل مکتب ابتدائیه بی بی حوا شده و دوره ابتدائیه خود رادر مکتب مذکور به اتمام رساند، و بعد دوره…

Subscribe 0
160