بخندین

Posted on at


یک دیوانه سر رفیقش را از تنش جدا و در زیر تخت پنهان کرد.
رئیسِ دیوانه خانه وقتی از موضوع باخبر شد، از دیوانه پرسید: ای خو رفیقت بود، چرا سریشه بریدی؟
دیوانه گفت: میخاستم ببینم که وختی از خَو بیدار شد، سر خوده پیدا کده میتانه یا نی…

 

یک بچه به یک دختر درس ریاضی میداد؛ بچه دختر را بوسید؛ دوباره بوسید.
و گفت: اینرا جمع گویند…
دختر پسر را بوسید و گفت: اینرا منفی گویند…
بعداً یکدیگر را بوسیدند و گفتند: اینرا ضرب گویند…
پدر دختر آمد پسر را زد و از کلکین پایین انداخت و گفت: اینرا تقسیم گویند!!!

 

میگن کدام دختر بالای بام نماز میخواند.
چند بچه از کوچه تیر می شدن و ای دختره سر نماز دیدن.
یکیش گفته ماشاالله چقدر نمازخوان دختر است، همی ره خواستگاری میکنم.
یک بار دختر که ای گپه شنیده گفته روزه هم دارم



About the author

foroo-farid

نام فروهر تخلص فرید صنف اول پوهنتون در رشته هنرهای زیبایی هرات
تاریخ تولد 1374
قد 169
چشمان سیاه
رنگ چهره گندمی
ورزشکار در رشته تکواندو

Subscribe 0
160