آزادی در آغوش مرگ

Posted on at


آزادی در آغوش مرگ !


مرگ خوشحالی رادر آغوش دارد .در حالی که مرگ آزادی رادر آغوش دارد .خوشحالی ها انسان را ازخاطرات وتفکرات مرگ دور نگه می دارد ،خوشحالی حقیقت مرگ را پنهان درصندوقچه غم ها پشت پرده ها محفوظ دارد .چه خوب است هنگام خوشحالی هایمان سری به این صندوقچه بزنیم ،راست گفتن:بزرگان گر خوشحالی یادی از قبرستان بیار گر غمگینی یادی اززیبای های دنیا تا حالا شنیده اید که می گویند مرگ شتری است که در خانه هر کسی می نشیند گر یک نفر سوار این شتر شود نظاره گران غم واندوه گیرند در حالی که شتر سوار غم واندوه آنان را در سینه دارد .



چرا به حال رفتگان گریه نمایم در حالی که خود رفتنی هستیم ،چرا به حال نیکوی کسان گریم در حالی که خود بد احوال هستیم .   برای این که مرگ را تجربه کنی اون رو باور داشته باشی که روزی به سراغ تو خواهد آمد هنگامی که تاریکی شب را فراگرفت سری به قبرستان بزن ساعت ها بر سر قبری بنشین تنهای را ،وحشت را ،ترس را آتش را  ،بی کسی را بد بودنت را به یاد خواهی آورد هر چه قدر آدم خوب باشد باز کاری را برای بد بودن انجام داده ،تا اکنون شب هنگام خفتن وقتی سر بر بستر خواب  گذاشتید به خوبی هایتان بدی هایتان فکر کردید تا اکنون شبی را به توبه کردن به در گاه خداوند گذراندید


شب ها به درگاه خدا گریه کردید تقاضای بخشش از او را نمودید .


بعضی ها هر شب وهر روز را به یاد او سپری می کنند وبعضی ها چنان فراموشش نمودن گویا.......



آزادی در آغوش مرگ است خداوند انسان را آفرید برای امتحان این را دیگه همه می دو نند .ولی این نامردی نیست ؟که اول زمانه امتحان بگیره بعد درس بده  .مثل این که جرمی نکرده زندانی باشی آری خداوند انسان را در بند آفرید وآزادی را به او هدیه داد ،گر خواهی بعد از این بند در سلول تاریکی ها حبس ابد نباشی زندانی خوبی باش تادر نور وروشنای رو به بهشت آزاد شوی .



مرگ خاطره ای تلخ دارد .گویند :عذاب مرگ از لحظه کشیدن نفس از جان ،فشردن تخته وقبرو....سوال وجواب تاحالا این چنین آزمون سختی را دیده اید تا اکنون چنین معادله ای را حل نموده اید آری شنیده اید از لحظه تولد نام او را در گوش هایتان با صدای رسا سر دادنند اما اکنون خواست اوست که چه کسی لب کشاید وپاسخ گوید وچه کسی سکوت اختیار کند .چه بگویم که عذاب های را که او تعین نمود ه یکی ودو تا نیست  اعمال تنها سرنوشت ساز است گرچه گفتند به دست بده خرمای تر که بعد از سرت دهند خرواری زر.خواجه عبدالله انصاری گفته است:گر به هوا پری مگس باشی گر بر روی آب روی خسی باشی دل بجا آورتا کسی باشی .



مرگ قلب انسان را شفاف ونورانی مکند چه خوب است گاهی وقت ها به مرگ فکر کنیم .



About the author

160