رسیدن به عسل

Posted on at



کمترکسی است که خوردن عسل را نپسندد.طعم شیرین وخوش عسل راهمگان دوست دارند



ازقضاروزی مورچه ای ازجمع کردن وخوردن گندم،برنج،جوودیگرحبوبات خسته شده بود.دوست داشت که کامش شیرین شود



درسرش هوای عسل بودازهمین جهت به جستجوی پیداکردن عسل شد.خلاصه بعدازچندروزگشتن به درختی رسیدکه کندوی عسل زنبورهادرآن قرارداشت



مورچه خیلی خوش شد.فوراًشروع به بالارفتن ازدرخت کرد.یک مورچه بالداری اورادید.خودرا به مورچه رساندوگفت: کجا میروی؟ مورچه گفت: میخواهم خودرابه کندوی عسل برسانم ومقداری عسل بخورم.مورچه بالدارباشنیدن این حرف مورچه تعجب کرد وگفت: مگرتونمیدانی که اینکاربه زیان توست.اینکاررانکن.ما مورچه ها هیچوقت نزدیک کندوی عسل نمیشویم چراکه عسل چسبنده گی زیادی داردواگردست وپایمان درعسل گیرکند خودرانمیتوانیم نجات دهیم.مورچه خندیدوگفت: ولی من میتوانم خودرا نجات دهم. این را گفت وبه راه خودادامه دادتااینکه به کندوی عسل رسید.چشمش که به عسل درون کندوافتاد ذوق زیادی زدوشروع به خوردن کرد




طعم خوش وشیرینِ عسل مورچه رادیوانه کرده بود.دلش میخواست ازخوردن عسل سیرنشودوخیلی بخورد.ناگهان احساس کردکه دیگر نمیتواند خودراتکان دهدودست پایش درعسل چسبیده است.تلاش زیادی کردتاخودرا نجات دهد امادست وپای ضعیفش توان جداشدن ازعسلهارانداشت.شروع کردبه فریادزدن وطلب کمک کرد.مورچه بالدارکه ازاول میدانست چه عاقبتی درانتظارمورچه است اورازیرنظرگرفته بودوقتی صدایش را شنیدبه کمکش رفت واورانجات داد.اوبه مورچه گفت: دیدی چه بلایی سرت آمد؟ اگرمتوجه ات نمی بودم حتماًازبین میرفتی.مورچه که ازاین هوس بیجای خودشرمنده وخجالت زده شده بودگفت: راست می گویی،حق با توست.من نبایدبه خاطر هوس،خودرا به دام بلامی انداختم


بله دوستان عزیز! خیلی ازهوسهای شیرین وزیباعواقب تلخی را دربردارند. بایدخواهشها وآرزوهایمان عاقلانه وسنجیده باشندتارسیدن به آنهاماراباتلخی ورنج همراه نسازد.انسانهای زیادی هستندکه برای رسیدن به هوسهاوآرزوهای به ظاهرزیباوشیرین،خودرادردام غم ومصیبت می اندازندوعمرخود رادرافسوس خوردن وپشیمانی سپری میکنند



About the author

nooriya

نوريه عرفانيان استاد درليسه عالي نسوان تجربوي

Subscribe 0
160