مرا به جرم هزاران گناه می بردند

Posted on at


شبی که روح توبر دوش ماه می بردند


دوباره آمده بودند تا کرانه درد


دلم به جای خودم اشتباه می بردند


ترا بخاطر یک آسمان پراز لبخند


مرا برای قصاص نگاه می بردند


تمام دفتر اشعار من سند می شد


به انضمام دلی غرق آه می بردند


چقدر قاضی پرونده بدقلق می شد


که آبروی تودر دادگاه می بردند


همیشه رسم بر این بوده یک نفر محکوم


به پای چوبه ی داری سیاه می بردند


اگر که چشم تو حکمش دوباره اعدام است


مرا به پای خودم دلبخواه می بردند



About the author

fardina-rasoly

فردینا رسولی یکی ازشاگردان صنف نهم لیسه محجوبه هروی متولدسال 1999

Subscribe 0
160