درد و دل وطن

Posted on at





شاید بتوانم بگویم یکی از انگشت شمارترین فیلمهای هست که برایش اشک ریختم نه بخاطر صحنه های فیلم بلکه بخاطر انسانیت, از خود گذشتگی که کاپیتان فیلیپس برای حفظ جان خدمه کشتی اش انجام داد و جان خود را به خطر انداخت تا خدمه اش آسیب نبیند و نیروهای نظامیی که از جان و دل مایه میگذارند تا شهروند کشورشان را از خطر نجات دهند. کشوری که با بخطر انداختن جان سربازانشان امنیت شهروندشان را تامین میکنند تا بتوانند کشوری داشته باشند عاری از هرگونه تهدید برای جان شهروندانشان و کشورشان و بتوانند در امنیت کامل زندگی کنند و به کار و زندگی مشغول باشند حتی هزاران کیلومتر دورتر از خاک وطنشان احساس امنیت کنند که بدانند هستند کسانی که جان و امنیت شهروندانشان برایشان اهمیت دارد و ناوهای بزرگ نظامی را برای نجات آنها حتی از هزاران کیلومتر آنطرفتر به حرکت در میاورند تا فقط و فقط جان یکنفر از شهروندانشان را نجات دهند.
ولی در کشور من سربازی با به رگبار بستن هم قطارانش و همدستی با برادران ناراضی دوستانشان, هم رزمش را در خواب به راحتی قافلگیر میکند و جان شیرین دوستان نظامیش را دو دستی تقدیم برادران ناراضیش میکند.
بگذرد که روزانه چقدر دشمن خود را در صفوف نظامی کشور جای میکند تا بتواند در پشت پرده به برادران ناراضیش کمک کند و جان شیرین شهروندان غیر نظامی و نظامیان کشور را در خواب, جنگ, انتهاری از عزیزانشان بگیرند.

ای کاش برای سیاستمداران و رئیس جمهور کشورمان جان ملت نه هزاران کیلومتر آنطرف تر بلکه در خاک کشور, در کنار ارگ ریاستشان برایشان ارزشی داشت و به دور از هیچ گونه تعصبی فقط برای احترام به شهیدان نظامی و غیر نظامی یک دقیقه به پا می ایستادند و سکوت میکردند.
.
.
.
.
اگر میتوانستم جایزه اسکار را به فیلم کاپیتان فیلیپس تقدیم میکردم!


 



 


About the author

160