اگر به پیش تو جانا مرا گناهی هست
چه غم که زلف دو تای تو عذر خواهی هست
نمیشدی بت من سنگدل چو دانستی
که در شکست دل زار من صدایی هست
بخاک دید مرا قاتل و بحسرت گفت
هنوز در کفنش بوی آشنایی هست
چنین خراب نگشتی دلم اگر بودی
امید آنکه جفای ترا وفایی هست
ز ناله های دلم نیست در دلش اثری
زدل بدل غلط است اینکه گفت راهی هست
نگر بحال دل ریشم ای نسیم سحر
اگر گذار تو با زلف مشکایی هست
بدی بکس مرسان مخفیا و شاکر باش
بقدر هر عملی عقبت جزایی هست.