آوای دخترانه

Posted on at


دختری هستم تنها ، بی بند و بار ، خاموش اما در عین حال پر از بغض ، دختری هستم که تجربه ای از این زنده گی  ای که دوستش زمان است و با بسیار تندی میگذرد ندارم !



خودم و هم نوعانم را دوست دارم چون میدانم دنیای دخترانه چه گونه یک دنیای پر درد و غم های یواشکی و پنهانی است . میتوانم رنج و درد دخترانی چون خود را درک کنم اما نمیتوانم راه حلی برای آنها پیدا کنم .


دنبال چاره ای ام تا از این تنهایی رهایی یابم ، تصمیم دارم وقت خود را با مردم اجتماع بگذرانم تا داشته هایی سودمند را بتوانم که از آنها دریافت کنم ، مطالعه داشته باشم تا به معلومات خویش اضافه نمایم ، در زنده گی ام به درسانم از هرچیز دیگری بیشتر ارزش قائل شوم تا که همیشه با داشته های علمی خود موفق باشم .



ریشه این تنهایی و مشکلات خود و هم نوعانم را دقیق نمیدانم اما از نظر من بزرگ ترین عامل این نوع مشکل شخصیت فردی ما میباشد . این بدین معنا که ما بخود ظلم میکنیم و همیشه سعی در این نمودیم که زنده گی را بر خود سخت نماییم و سخت کوش باشیم . درست است که سخت کوش و پرتلاش بودن هم در موفقیت یک شخص رول عمده دارد اما بازهم نباید نا دیده گرفت زمانیکه خدا دین خود را بر ما سخت نگردانیده و با تمام قواعد و احکام شرعی آنرا بر ما آسان نموده تا در پیشبرد آن به کدام مشکلی مواجه نشویم پس ما که بنده گان او هستیم چرا نباید راه اورا پیشه کنیم ؟؟؟! ... در هر موقعیت از زنده گی باید اورا آسان گرفت تا خود را از غرق شدن در مرداب زنده گی نجات داد .


با اصلاح فردی میتوانیم که بر این مشکل غلبه کنیم!


 



About the author

160