استقلال در افغانستان

Posted on at


 

 

زمانی که دنیای ما شد کارکردن برای دیگران ویا مداخله دیگران در کارها کسی بوی از استقلال نمی برد حتی نمی دانند استقلال چیست زمانی که همه از بدبختی و مداخله دیگر کشوران در امور خود یاد می کنند چگونه به استقلال پی ببرند

 

آزادی را فقط با جمله یا شعار درخواست کردیم و طلب ولی نه کسی شعارمان را شنید و نه کسی جمله ی مان را خواند .

 

آمدیم ابتکاری به خرج بدیم که دیگران متوجه مان شوند ولی ابتکارمان را خاینان کشور به همانی فروختند که استقلال را از ما گرفت تا اینکه افرادی که دیگر این خفگی واقعه آزار دهنده شده و تنفس نمی توانستند بکشند بلند شدن روبروی دشمنان چون انگلیس وشوروی ایستادند و دستانشان را کوتاه کردند همه با حرکت آنان خوشحال شد و شروع به فریادی از سر شوق و خوشحالی کردند هم صداشدند و استقلال را به دست آوردند. تا زمانی که نیازهای مادی کشورما ر ا مجبور ساخت تا این بار خودمان به سوی آنها رفته و از آنها کمک خواسته ولی آنها شرطی برای ما گذاشتن و این که باید از امور کشورمان مطلع باشند وما هم قبول کردیم چون نیاز به کمک های مادی شان داشتیم و این شد قصه استقلال کشورمان افغانستان



About the author

noorzia

Noorzia osmani was born in Herat, Afghanistan. she is interested to traveling and reading.

Subscribe 0
160