تاج بیگم، تاجِ لیلا!

Posted on at


می خواهم بعنوان اولین پست بعد از سلامم در این صفحه از رستوران تاج بیگم بگویم، رستورانی با مدیریت  خانم حیدری، کسی که به نام مادر مسماست، لیلا!

مدتی بود شنیده بودم رستوران تاج بیگم از مکان سابق که بسیار بد مسیر و برای ما بی موتر ها دور و طاقت فرسا بود، به روبروی کمیسیون حقوق بشر در پل سرخ منتقل شده است، کنار شیرینی فروشی رضوی، دو سه شب پیش میسر شد به دیدنش برویم، و رفتیم، مکان سابق تاج بیگم خوب بود، اما این معرکه است، محشر است، کسانی که رفته اند باخبرند که این مکان بسیار دلنشین و باصفاست، از در و دیوارش عشق می بارد و نوع دوستی، اینبار به گفته لیلا، رستوران تاج بیگم همزمان محل نمایشگاه دائمی عکس های چشم سوم نیز هست، و به هر طرف رو کنی عکس های بسیار با کیفیت و زیبای این مؤسسه را می بینی، فروشی اند و به محض فروش، عکس دیگری جایگزین خواهد شد، از همان ورودی اش اگر بخواهم شرح بدهم باید بگویم علیرغم جای سابق رسما" نگهبان و رفتر و دستک دارند، وارد حیاط که می شوی با باغچه کوچک اما زیبایی روبرو می شوی که چند میز درونش چیده اند،  که با چند پله به منزل اول می بَرَدَت، منزل اول دارای دو سالن مستطیل شکل بزرگ در سمت راست و چپ است با چیدمان بسیار زیبای میزها، و تزئینات و دکورهایی که ساخته دست بچه های لیلا هستند، انتهای راهرویی که این دو سالن درونش اند هم یک اتاق نسبتا" بزرگ برای کسانی است که می خواهند بشکل سنتی روی نیمکت بنشینند، دارای فرش ها و کوسن های بسیار دوست داشتنی، سمت چپ راهرو هم با چند پله به منزل منهای یک می رود که آن هم یک سالن به اندازه تقریبا" تمام زیر بنای ساختمان است که دور تا دورش میزها چیده شده اند و یک قسمتش هم بشکل سنتی، منزل دوم جوس بار است، که آن روز که ما رفته بودیم هنوز تکمیل نشده بود، پشت بام هم مکانی است برای کسانی که بیشتر بخواهند به ستاره ها نزدیک باشند که تخت چیده اند و از آن بالا منظره بسیار زیبایی دارد.

انگار تنها مکان تغییر نکرده است، و آنگونه که من دیدم، کل سیستمش تغییر کرده است و از فورم گارسون ها تا منویش تغییرات بسیار بنیادینی با قبل کرده اند، فضا هم که طبق معمول و به بیان لیلا یک ساختمان مندرس و کهنه بوده است که با ذوق لیلا و همفکری دوستان و البته بازوی توانای بچه هایش از نو بازسازی شده است.

به تمام دوستان و دوستداران انسانیت توصیه می کنم به این مکان دوست داشتنی رفته و دمی بیاسایند، من که محال است باری به اینجا رفته و بی اندوخته بازگردم، همه اینها که گفتم در سراسر این شهر فراوان است، رستوران های رنگ به رنگی که هر روز به تعدادشان افزوده می شود، اما فرق بزرگی که تاج بیگم با دیگران دارد در دلیل تولدش است، دلیل تکاپویش، دلیل بودنش، که بودنش بخاطر تلاش برای نجات و بودنِ دیگرانی ست که برای من و تو منفورند، دوستشان نداریم، و خیلی وقت ها بی تفاوت از کنارشان رد می شویم، دلیل تاج بیگم، نجات انسان است، انسانی که اعتیاد از فرم انسانیت بیرونش کرده و همه را مجاز به بی حرمتی به خودش می کند.

وقتی من می فهمم پول نانی که می خورم و آب زردکی که می نوشم، مصرف لباس و سوخت و نان و آب اینها می شود که اگر از هزار تایشان یکی شان به زندگی برگردد یعنی بازگشت تمام امید و دنیای یک پدر و مادر و همسر و خواهر دردمند و زجر کشیده، به جانم می نشیند طعم غذایش، و به کامم گوارا می شود حتی آب معدنی کریستالش!

دست مریزاد لیلا، خوش به حالت، حالت را می خرم!

 



About the author

zainabsajjadi

I'm a 32 years old woman, from Afghanistan, i have a master in private law from Iran, and am living in Kabul, i would like to share my whole experiences and feelings in my life with other afghan women and men inside and outside of my country, i think Film…

Subscribe 0
160