تلاشگری و کمکاری دو پدیده متفاوت اما واقعی در زندگی انسانها

Posted on at


انسانها بطور طبیعی از توانایی و کارایی بالای در امور زندگی برخوردار اند. آنها در خود استعداد, توانایی ها و مهارت های دارند که با به اجرا گذاشتن شان میتوانند به دست آوردهای بزرگی برسند و سبب تحول و تغیرات بزرگی در خود و جامعه خود گردند.همین استعداد ها و توانایی های بشری بوده اند که آنها را قادر کرده اند تا به کنترل محیط و اطراف خود بپردازد و امروزه بشر دست از آن نیز فراتر برده است و در پی به کنترل درآوردن فضای ماورای زمین است.



 زیاد اند کسانیکه از این استعدادها و توانایی های خود استفاده میکنند و همیشه در تاریخ بشر سبب تحول های بزرگی گردیده اند که میتوان پیشترفت های جهان نوین را نشانه ای از دست آوردهای آنها دانست, چنین پیشرفت های ادامه خواهد یافت و این ذهن های خلاق بشری در پی راز و رمزهای کشف ناشده تازه ای خواهند شتافت تا چشم های بشر را بر روی آنها باز کنند و پرده از روی شان بردارند. اما برعکس, روی دیگر سکه نشان از افرادی دارد که تمایل کمتری به استفاده از این توانایی ها و استعدادهای خود در زندگی دارند و ما به آنها افراد کمکار یا تنبل میگوییم. این قشر انسانی همیشه و در همه جوامع وجود داشته اند. اما با این همه تنوع فرصت ها در همه عرصه ها از آموزشی گرفته تا کاری, اقتصادی, سیاسی, اجتماعی وغیره دیگر دلایل کمتری برای کمکاری و عدم انگیزش وجود دارد.



این توانایی ها را باید در زندگی خود بارور کرد تا به ثمر نشینند, باروری آنها یعنی جلوگیری از زیاده روی در برنامه های تفریحی و لذت بخش, کمتر سپری کردن وقت خود برای تفریح و با دوستان و بیشتر تمرکز کردن روی برنامه های علمی, درسی, کاری, تجربی و تخصصی که میتواند گاهی ملال آور نیز باشد. اما هدف مند بودن راه را بسیار هموار میکند و انگیزه میدهد که هرچه بیشتر در تقلا باشیم و به دست آوردهای بزرگ در پی آیند اهداف خود بی اندیشیم.



انسانهایکه چنین آینده بینی را در زندگی خود ندارند کمتر میتوانند در زندگی خود هدفمند بیندیشند و متقاعد به تلاش بسوی آینده گردند, توانایی های خود را بارور سازند, استعداد شانرا شکوفا کنند و برای رسیدن به اهداف شان تلاش کنند. آنها حس عدم تمایل برای استفاده از این همه استعدادها و توانایی های خود را دارند که بشکل اصطلاحی به آنها افراد تنبل گفته میشود.



تنبلی یا همان حس عدم تمایل که افراد را به عدم کارایی و تلاش وامیدارد, در زندگی خود فرد نیز تاثیرهای بسا مخرب بجاه میگذارد. این نوع انسانها نمیتوانند از توانایی های خود به صورت درست استفاده کنند و یا برای جامعه و خود مصدر خدمتی گردند. این برای شان حس بیهودهگی و ناکارآمدی را میدهد که از نگاه روحی بسیار تاثیرگذار است و گاهی سبب مشکلات جدی روحی, روانی, اقتصادی و اجتماعی نیز میگردد. 


این مقاله ادامه دارد, منتظر بخش دوم آن باشید.


دوستهای عزیز, لطف کرده برادی دریافت مقاله های بعدی من در حساب من در تارنمای فلم انکس عضو شوید. 


 



About the author

160