ای زیباترین خالق دراین دنیای فانی چرا ما را دادی به دنیا که پس ستانی؟
میترسم میترسم من از این زندگانی که ما هستیم ز دست { شیطان} قربانی
اگر نمیبود چنین {غدار} شیطانی ما زیباترین مخلوقاتت بودیم جاویدانی
زمانیکه شیطان کرد زتو نافرمانی آنزمان نیافریده بودی حتی یک انسانی
گناه یکی راز دیگری نیست پرسانی ای زیباترن خالق تو اینرا خوب میدانی
ما انسانان هستیم و {دوروز} جوانی باید آنرا هم که سپری کنیم با پریشانی
چراکه لذتهای این دنیای پرززیبایی شیطان که کردزتو نافرمانی شد زندانی
ای خدا مائیم با این {گنهکار} زبانی که شد این { زبانمان } پنهان در دهانی
میخواهم زتو بااین زبانم در تنهائی بهشت جاویدان را زما هرگز نگردانی
چو برایمان هست تنها اندک زمانی میخواهم درخانه سیاه {قبر} بامن بمانی
گناهان مارا چوبرگ خزان بریزانی ای زیباترین خالق پرزلطف و مهربانی